پژوهشگر صرف نظر از این که چه روشی انتخاب میکند، باید مطابق با قوانین اخلاقی بسیار دقیق پیش برود؛ قوانینی که او را وادار میکنند تا کلیت جسمی و روانی آزمودنیها را مورد توجه قرار دهد و از وارد شدن هر نوع آسیب به آنها جلوگیری کند. امروزه در مؤسسات تحقیقاتی، انجمنهایی وجود دارند که به اجرای قوانین اخلاقی نظارت میکنند. البته همیشه این طور نیست؛ احتمال دارد که برخی پژوهشگران سرشناس، از این که همکارانشان قوانین اخلاقی را رعایت میکنند یا نه و از طرف انجمنهای نظارت بر رعایت قوانین ارزیابی میشوند یا نه بیاطلاع باشند. با این همه، گاهی اتفاق میافتد تحقیقی که یکپارچگی آزمودنیها را به خطر میاندازد، از نظر قوانین اخلاقی پذیرفته میشود؛ زیرا دست آوردهای علمی آن، ناراحتی گذرا برای آزمودنیها را توجیه میکند. به عنوان مثال میتوانیم آزمایش بسیار مشهور میلگرام (۱۹۷۴) درباره اطاعت از قدرت را در نظر بگیریم که در آن آزمودنیها خیال میکردند به اشخاص دیگر شوکهای الکتریکی بسیار شدید وارد میآورند. این تحقیق به رغم آسیبهایی که از نظر روانی بر آزمودنیها وارد میآورد، احتمالا به علت اهمیت موضوع مورد دست آوردهای مورد انتظار قابل توجیه بود. یادآوری میکنیم که دقیقا همین آزمایش روانشناسان اجتماعی را وادار کرده است تا به ابعاد اخلاقی تحقیقات خود بیشتر توجه کنند.