«تلاش زیادی کرده ام که به پدرم بفهمانم که بهتر است برای ادامه تحصیل به خارج از ایران بروم، اما هر بار که با او صحبت می کردم، انگار کمتر به حرفم توجه می کند. او اصلا مرا درک نمی کند.»
«همسرم هیچ گاه به درستی به حرف هایم توجه نمی کند. او همیشه در عالم خودش هست. همین دیروز به او گفتم که شیر خشک بچه تمام شده است و او فراموش کرده که از داروخانه محله شیر بخرد. حالا این وقت شب، ناچار است به داروخانه شبانه روزی مراجعه کند. تازه معلوم نیست بتواند تهیه کند یا نه؟»
«پسرم از کودکی آدم سر به هوایی بود و هیچ وقت به حرف کسی گوش نمی داد. حالا هم بعد از بیست سال همان طور است. هر چه به او گفتم پسر، با آدم های ناباب معاشرت نکن، به حرفم توجه نکرد. حالا هم از درس و دانشگاه و زندگی افتاده است.»
هر یک از ما در زندگی روزمره خود بسیاری از این گونه مکالمه ها و محاوره ها را شنیده ایم، همه ما، بارها با چنین گفتگوهایی، درگیر بوده ایم. چندین تحقیق نشان دهنده این واقعیت اند که اکثر ما، عمده وقت خود را در «ارتباطات کلامی» (verbal communication) می گذرانیم تا هر فعالیت دیگر. در تحقیقی که توسط «رالف نیکولز» و «لئونارد استیونس» انجام شده است، آمار زیر را در جامعه ای که میزان بیسوادان آن در سنین قابل تعلیم از یک درصد کمتر است، ارایه کرده اند:
- گوش دادن ۴۲ درصد از وقت روزانه
- سخن گفتن ۳۲ درصد از وقت روزانه
جمعا ۷۴ درصد
- خواندن ۱۵ درصد از وقت روزانه
- نوشتن ۱۱ درصد از وقت روزانه
جمعا ۲۶ درصد
توجه به درصد زمان های ذکر شده مبین این واقعیت است که بیشتر وقت انسان ها، آن هم در یک کشور که درصد بیسوادان آن بسیار کم است، در ارتباطات، صرف «ارتباطات گفتاری» می شود تا «ارتباطات نوشتاری». شک نیست که این رقم در کشوری نظیر کشور خودمان که درصد بیسوادان از ۳۰ درصد جمعیت لازم التعلیم بیشتر است، به مراتب بیشتر خواهد بود.
ترس از ارتباط و صحبت کردن در مقابل گروه، شاید امروز به عنوان یکی از مشکلات اکثر انسان هاست. در تحقیقی در غرب، این مشکل کاملا نشان داده شده و نیز بیان شده است که به نظر عده زیادی از آمریکاییان بزرگ ترین مشکل آنها صحبت در مقابل جمع است. مشابه چنین مشکلی را نگارنده در میان تعداد کثیری از دانشجویان دانشگاه های ایران - دانشگاه تهران، شهید بهشتی و الزهرا - و مدیران در کلاس های مرکز آموزش مدیریت دولتی و سازمان مدیریت صنعتی یافته است. ارتباطات فضای اجتماعی مورد نیاز برای زیست انسان ها را فراهم می آورد. این عامل برای زیست جمعی، به همان میزان مؤثر است که دریا و آب برای ماهیان و آبزیان. با این همه، بسیاری از ما آن اعتماد لازمی را که برای برقراری ارتباط مناسب با دیگران لازم است، هنوز به دست نیاورده ایم و از توانایی خود در این مورد کاملا غافلیم.
این کتاب، بر آن است که فراگرد ارتباطی را بین انسان ها بررسی و قوانین حاکم بر آن را دریابد. شک نیست که اگر این بررسی به درستی انجام پذیرد، این توانایی را در خواننده ایجاد خواهد کرد که مهارت ارتباطی بهتری یافته و در ارتباط با دیگران موفق تر شود.