ویراست هفتم نظریه های یادگیری انسان نوشته گی. آر. لفرانسوا منعکس کننده به روز شدن چشمگیر در پژوهش، نظریه، و کاربردها در تمام زمینه هاست. این ویراست بیانگر نظری جامع درباره تحول تاریخی نظریه های یادگیری از مدل های رفتارگرا تا شناختی است. فصل های کتاب همچنین مباحثی همچون حافظه، انگیزش، و یادگیری اجتماعی را دربر می گیرند. سبک نگارش نویسنده مفاهیم را روشن می سازد، بر کاربردهای عملی تأکید می کند، و از شیوه تحریک کننده فکر استفاده می نماید.
حتما اطلاع دارید که درمان شناختی- رفتاری و رفتاری بر اساس اصول یادگیری و مفاهیم شناختی استوار است. بدون آگاهی از نظریه های یادگیری و فنون آنها برای درمان انواع اختلالات، به سختی می تواند درمانگر قابلی شد. با مطالعه این کتاب، از کلیه نظریه های یادگیری در روان شناسی آگاه خواهید شد.
رفتار چیز پیچیدهای است؛ در تعیین اینکه شما چه کاری انجام میدهید (یا انجام نمیدهید) همه عوامل درگیرند. تکلیف اصلی روانشناس، یادگیری این است که رفتار و تغییر رفتار را درک کند و از درک کردن توانایی پیش بینی کردن و گاهی کنترل کردن حاصل میشود که هر دوی آنها کار مفید و مهمی هستند. برای مثال، پیشبینی معلمان دربارۀ اینکه چگونه دانش آموزان احتمالا عمل خواهند کرد، برای تصمیمات مرتبط با ارزیابی و آموزش مهم است. برای اینکه روانشناسان چیز پیچیدهای مانند رفتار را درک کنند، باید سادهسازی کنند، نظم و پیشبینیپذیری را کشف کنند و استعارهها و مقایسههایی را ابداع کنند. فرانسیس بیکن گفت: مرد در جایی که نظمی وجود ندارد به دنبال آن میگردد. (شاید هنوز نمیدانست که زن هم در این زمینه به اندازۀ مرد گناهکار است.) امکان دارد بیکن درست میگفت که انسانها حتی اگر نظمی وجود نداشته باشد به دنبال آن میگردند - اینکه به نظر میرسد آنها به یافتن نظم نیاز دارند- اما ما از دیرباز فرض کردهایم که در دنیا نظم چشمگیری وجود دارد. این فرض، پژوهش ما را هدایت کرده و بر نظریههای ما تأثیر گذاشته است. کشف کردن این نظم فرضی و سعی در توضیح دادن آن، همان چیزی است که نظریهپردازی به آن مربوط میشود. انسانها دوست دارند نظریهها را بسازند. سالها قبل، آنها نظریههایی را دربارۀ نورها در آسمان، درباره اینکه چرا بچهها شبیه والدینشان به نظر میرسند و درباره شکل زمین که برخی معتقد بودند ممکن است صاف باشد نظریههایی را ساختند؛ اغلب این نظریهها به صورت استعارهها بیان میشدند؛ خورشید ارابهای است که به سرعت در آسمان حرکت میکند؛ رؤیاها ماجراجوییهای ارواح هستند که وقتی بدن در خواب است وارد دنیای موازی میشوند. نظریههای علمی مدرن را نیز میتوان اغلب به صورت استعارهها توضیح داد و درک کرد. قلب پمپ است؛ مغز کامپیوتر است؛ چشم دوربین است. در فصل ۶ به استعارهها در روانشناسی به صورت مشروحتری خواهیم پرداخت.