در بعضی از کودکان، گنجایش توجه آن چنان محدود، میزان فعالیت آن چنان زیاد، و توانایی آنها در کنترل رفتارهای ناگهانی و بی اختیار خود آن چنان اندک است که در آن حوزه، رفتارهایشان، از آنچه برای سن آنها مناسب است، آشکارا فاصله دارد. بیشتر مردم چنین کودکی را می شناسند - کودکی که برایش به پایان رساندن تکالیف مدرسه کار دشواری است، کودکی که نمی تواند با بچه های محل کنار بیاید، کودکی که ناتوانی اش در عمل کردن بر طبق دستورالعمل ها و به پایان رساندن وظایفی که برایش تعیین کرده اند، در خانه باعث به پا شدن جر و بحث می شود. آن دسته مشکلات رفتاری در این حوزه ها که آن قدر شدید شده باشند که سازگاری کودک را مختل سازند به گونه ای نیستند که با بزرگ تر شدن کودک، بهبود پیدا کنند و معمولا نمی توان آن ها را بهنجار تلقی کرد. اگر چنین فرزندی دارید، ناچیز شمردن مشکلات او یا انتظار اینکه با بزرگ تر شدن وی، این مشکلات کم رنگ یا برطرف شوند نه تنها اشتباه، بلکه به ضرر آسایش روانی و اجتماعی اوست. با این کار، همچنین برای خودتان و دیگر اعضای خانواده که باید هر روز با این کودک مراوده داشته باشید، مشکلات بیشتری به بار می آید.
پدر و مادرها برای آنکه درک بهتری از این اختلال به دست بیاورند و بتوانند در برابر منتقدان کم سوادی که همچنان بر این نکات اصرار می ورزند که ADHD بر اثر ضعف والدین در تربیت فرزند، برنامه ی غذایی مورد استفاده، یا بیش از حد تلویزیون تماشا کردن کودکان به وجود می آید دلایلی علمی عرضه کنند، باید از این گونه تحولات علمی آگاهی داشته باشند.
درس های ارائه شده در این کتاب در کار بالینی و تحقیق های نویسنده بر چندین هزار خانواده ی کودکان مبتلا به ADHD در خلال 35 سال گذشته ریشه دارد. این درس ها همچنین از تلاش همواره ی نویسنده در جهت این که در مقام یک شخص، پدر، شوهر، دانشمند، معلم، ناظر آموزشی و متخصص بالینی، خود را رشد بدهد، ناشی شده اند.