مطالعات ترجمه در دهه ی 1980 از رویکرد علمی و زبانی مبتنی بر مفهوم تعادل دست کشید و به سمت رویکرد فرهنگی تغییر جهت داد. این چرخش فرهنگی، واحد ترجمه را از متن به فرهنگ تغییر داد و از این راه امکان های پژوهشی بیش تری در رشته ی مطالعات ترجمه پدید آورد و آن را در دهه های بعد به میان رشته ای مهیج و جذاب تبدیل کرد. پژوهشگران ترجمه به جای مقایسه ی متن های مبدا و مقصد و ارزیابی آن ها بر مبنای میزان وفاداری ترجمه به اصل، به تحلیل ترجمه ها از منظر مطالعات فرهنگی پرداختند. مسائلی چون بررسی ترجمه ها با توجه به هنجارهای حاکم بر هر دوره ی تاریخی، مطالعه ی ترجمه به عنوان ابزاری برای ارتباط میان فرهنگی، توقعات فرهنگ ها از ترجمه، نقش قدرت در تولید، انتشار و توزیع ترجمه ها و هم چنین تحلیل نقش ترجمه در ساختن فرهنگ ها، تثبیت استعمار و شکل دادن به گفتمان های نوظهور در زمره ی مباحث مورد علاقه ی ترجمه پژوهان قرار گرفت.