هدف این مطالعه، مقایسه ی باورهای خودکارآمدی وانگیزه ی پیشرفت در میان دانشآموزان با و بدون ناتوانی یادگیری بود. این پژوهش از نوع مقطعی- مقایسه ای است.جامعه ی آماری این پژوهش شامل کلیه ی دانش آموزان مقطع ابتدایی(دختر و پسر) با و بدون ناتوانیهای یادگیری شهر اردبیلدر سال 1390 بود. آزمودنیهای پژوهش، 40 نفر از دانش آموزان با ناتوانی یادگیری بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند و 40 نفر از دانش آموزان عادی به شیوه ی همتاسازی(براساس سن، جنس، پایه ی تحصیلی، مدرسه و پایگاه اقتصادی- اجتماعی) انتخاب شدند. ابزار مورداستفاده در این پژوهش، پرسشنامه ی خودکارآمدی عمومی شرر و همکاران و پرسشنامه ی انگیزه ی پیشرفت هرمنس بود. نتایج نشان داد که بین دو گروه از دانشآموزان در باورهای خودکارآمدی و انگیزه ی پیشرفت تفاوت معناداری وجود دارد بدین معنا که دانش آموزان با ناتوانی یادگیری به دلیل سطوح پایین انتظارات از خود، سطوح پایینی از باورهای خودکارآمدی و انگیزه ی پیشرفت را تجربه می کنند. این نتایج تلویحات مهمی در زمینه ی آموزش و خدمات مشاورهای این دانش آموزان دارد.