یکی از موضوعاتی که در چند سال اخیر ( حدود سه دهه اخیر ) با استقبال فراوانی مواجه شده است، مشاوره و درمان های گروهی می باشد، افراد زیادی وجود دارند که از رفتن به جلسه های مشاوره انفرادی ممانعت می کنند اما به رفتن به جلسات مشاوره های درمانی گروهی تمایل نشان می دهند، از جمله دلایلی که باعث می شود مشاوره های گروهی مورد استقبال قرار گیرد این است که فرد احساس می کند توسط دیگران درک می شود و فقط او نیست که از این مشکل رنج می برد بلکه بسیاری از افراد هستند که مشکلی مشابه او دارند.
پیش از آن که به بررسی چهار گونه مختلف گروهها بپردازیم، خوب است به اختصار نحوهای که آنها پا به عرصه وجود نهادند را بررسی کنیم. در حقیقت، این گروهها به شیوهای نظاممند و آنگونه که امروز هستند شناخته نشدند؛ در عوض این فرایند به گونهای بود که در طول زمان رشد کرد و به طور ناگهانی به وجود آمد. در واقع همان طور که بعدها در این فصل خواهید دید، سیستم طبقهبندی برای مقولهبندی کارگروهی هنوز هم بحثانگیز است.
نیاز، بخشی از دلیل رشد انواع مختلف گروهها بود. فعالان گروهی به شیوهای نیاز داشتند تا فعالیتها و انتظارات خود را توصیف کنند. برای مثال، نظریه گروه متمرکز بر ارتباط، یکی از پیشتازان الگوی انواع گروه بود. تمرکز این نظریه بر هدف گروهها بود. سه گروه ارتباطی اولیه در این نظریه عبارت بودند از راهنمایی گروهی، مشاورۀ گروهی و روان درمانی گروهی. ماهلر (۱۹۷۱) بین این گروهها به این صورت تمایز قایل میشود:
۱. هدف تعریف شدۀ اولیه گروه
۲. اندازه گروه
۳. مدیریت محتوی
۴. مدت عمر گروه
۵. مسئولیت رهبر
۶. شدت مشکل
۷. صلاحیت رهبر