در سال های اخیر، علوم شناختی به ویژه روانشناسی شناختی در سطوح بنیادی و کاربردی رشد چشم گیری داشته است. یکی از حوزه های کاربردی مرتبط با روانشناسی شناختی، توانبخشی شناختی است. در این حوزه سعی می شود با کمک روش های آموزشی و جبرانی، کارکرد شناختی بیماران آسیب دیدۀ مغزی و سایر بیماری های اکتسابی حفظ شده یا ترمیم یابد. در سال های اخیر مترجم اول کتاب حاضر منابع مختلفی را به علاقه مندان معرفی کرده است. کتاب حاضر در راستای تکمیل منابع موردنیاز به عنوان کتاب کار به محققین و درمانگران عرضه گردید. اثر حاضر در سه بخش دانش عمومی در نحوۀ مواجهه با بیمار آسیب دیدۀ مغزی و گام مهم تشخیص، تمرین هایی برای توانبخشی شناختی و تمرین هایی جهت سازگاری عاطفی افراد آسیب دیدۀ مغزی تدوین گردید. بخش دوم، هستۀ اصلی کتاب است. استفاده از تکنیک های مداخله ای و درمانی به همراه معرفی ابزارهای متعدد جهت سنجش اثربخشی مداخله، از ویژگی های منحصربه فرد این کتاب است.
مؤلف این کتاب از درمانگران شناخته شده در حوزۀ توانبخشی شناختی است که با الهام گیری از متخصصین برجسته ای همچون باربارا ویلسون تجربیات چندین سالۀ خویش را در قالب کتاب کار عرضه کرده است.
این کتاب در طول نه سال گذشته از طریق کار مداوم با افراد مجروح مغزی، به صورت فردی و گروهی تکامل یافته است. من تلاش کردهام برای دسترسی آسان تر، کتاب را در سه بخش مجزا سازماندهی مجدد کنم. بخش نخست شامل تعدادی جزوه است که میتوان آنها را برای ارائه اطلاعات و مشاوره در مورد جنبههای آسیب مغزی رو گرفت نمود. بخش دوم این مجموعه تلفیقی از تمرینهای شناختی است که ایجاد انگیزه نموده و به افراد در توسعه راهبردهایی برای مقابله با انواع اختلالهای شناختی کمک مینماید. من برخی از تمرینهای کم اثرتر را از چاپ نخست حذف کرده و آنها را با چند تمرین جدید جایگزین نموده ام. بخش سوم یک سری از تمرینهایی است که سازگاری عاطفی، بینش، پذیرش و رشد را بهبود میبخشد. تعدادی از تمرینهای جدید را نیز اضافه کردهام که امیدوارم مفید باشند. میخواهم از همکاران خود تانجا گیلهام، باب لمپرد، آنا ژوانز، سوفی ویلیامز، راشل گیلسون، روزی فخرایی، لوئیس اگر و همچنین کارکنان بیمارستان سلطنتی برکشایر هدوی تیمز ولی و مرکز بهداشت برکشایر NHS تشکر کنم. همچنین میخواهم از متولی مرکز جیمز جویس که به من اجازه استفاده از قطعه مورد علاقه ادبیاتم، یعنی داستان جیمز جویس را داد تشکر کنم. همچنین از شرکت پزلر مدیا که به من اجازه استفاده از تمرینهایی را داد که برای نخستین بار در دیلی میل منتشر شده بودند تشکر مینمایم.