یکی از سخت ترین نکات درمانگری، رویارویی با بار مشکلات سایر مردم است. در تمامی جلسات اول، گروهی از غریبه های نگران به درون اتاق وارد می شوند و برخی از شدیدترین مشکلات خود را به دست شما می سپارند. شخصی افسرده است، دیگری اضطراب دارد یا شاید هم می ترسد و دیگری در کنترل خشم خویش با مشکل مواجه است. اینکه این شما هستید که باید برای مشکلات آن ها کاری کنید، فشار زیادی می آفریند که گاهی طاقت فرساست. به همین دلیل برای بسیاری از درمانگران، سنجش همان چیزی است که می تواند راه را برای تسهیل فرآیند یاری رسانی به مراجعین هموار کند.
سنجش در درمان اهمیتی بنیادی دارد. در حقیقت میتوان گفت که درمان بر پایه سنجش استوار است. اگر فرایند درمان بر پایۀ یک سنجش قوی و صحیح بنا نشود، تلاش برای درمان مراجعان میتواند با شکست مواجه گردد. اهمیت سنجش در تعدد اهدافی که دنبال میکند نمایان است. نخست، سنجش به شما کمک میکند تا انتظارات مراجع از درمان را مشخص کنید. روشن است که انتظارات شامل این خواهند بود که آنها مایلند چه تغییراتی را ایجاد کنند. همچنین میتواند انتظاراتی پیرامون چگونگی اجرای درمان را شامل شود. مراجعان ممکن است در خصوص طول مدت درمان یا اینکه چه کس دیگری وارد درمان خواهد شد از پیش تصوراتی داشته باشند. برخی از مراجعان ممکن است از شما انتظار داشته باشند که به آنها تکلیف یا پیشنهادهای خاصی ارایه دهید؛ در حالی که سایرین به درد و دل کردن یا در میان گذاشتن ایدههایشان با شما راضی میشوند. درک این انتظارات شما را قادر میسازند تا دربارۀ یک قرارداد با دوام برای درمان به گفتگو و مذاکره بپردازید.