گل های دوزخی؛ حاصل عمر شاعرانه شارل بودلر است که 159 سال قبل، 10 سال پیش از مرگ او منتشر شده است. ترجمه پیش رو از این اثر برای نخستین بار به صورت کامل به فارسی برگردانده شده است و پیش از این تنها مجموعه هایی پراکنده از اشعار بودلر منتشر شده بود. «گل های دوزخی» را اغلب در کنار منظومه های بزرگی همچون ادیسه، ایلیاد، کمدی الهی و بهشت گمشده قرار می دهند. این اثر نه تنها جایگاه بسیار مهمی در تاریخ شعر جهان دارد بلکه تأثیرات ژرفی بر هنرمندان مدرن همچون سوررئالیست ها و دادائیست ها داشته است و هنرمندان معاصر بسیاری با الهام از اشعار بودلر به تولید اثر پرداخته اند.
عشق تو را بدل به فریادى مى کنم
اى که تنها تو را دوست مى دارم
ز ژرفاى تاریک مغاکى که در آن
دلم در افتاده است؛
اینجا غمین دنیایى ست،
افقش از جنس سرب و ملال
و بر خیزاب هاى شب هایش
کفر و خوف
دستادست
غوطه مى خورند.
خورشیدى یخین بر فراز شش ماه پرسه مى زند
و شش ماه دگر
همه شولاى تاریکى ست گسترده
بر سردى خاک
بارى
دیارى ست سخت غمین تر ز سرزمین هاى سترون قطب؛
نه جانورى، نه نهرى
نه جوانه اى، نه جنگلى!
هر آینه هیچ وحشتى هرگز سهمگین تر نبوده است
ز سنگدلى سرد این آفتاب بلورین
و این شب سترگ که به آشوب ازل مى ماند
بسى رشک مى برم بر آن پست ترین جانوران
که مى توانند در آغوش خوابى ابلهانه غرقه شوند
و به آهستگى
کلاف رشته هاى زمان را
پنبه کنند.