در ساختار کتاب حاضر منطقی مشخص به کار گرفته شده است. بدین ترتیب نخست رویکردی انسان شناختی تاریخی در نظر بوده است که در آن منشأ و تحول شهرها از ابتدا تا امروز و چشم اندازی به سوی آینده مورد بررسی قرار گیرد. سپس تلاش شده است تصویری از نظریه های پیشین و کنونی درباره ی شهر ارائه شود تا چارچوب نظری مشخصی که انسان شناسی شهری درون آن به پژوهش میدانی می پردازد معلوم شود. فصل سوم کتاب را باید مهم ترین بخش از نقطه نظر انسان شناسی به حساب آورد زیرا در آن به مجموع مفاهیم اساسی و موضوع های انسان شناسی شهری پرداخته شده است. فصل چهارم، درحقیقت مقدمه ای است برای ورود به عرصه ی جدید و بسیار گسترده ی انسان شناسی شهری ایران که امیدواریم بتوانیم در آینده ای نه چندان دور به صورت تفصیلی آن را باز کنیم، و سرانجام آخرین فصل کتاب به تشریح روش های خاص انسان شناسی به ویژه در حوزه ی شهری یعنی در جوامع پیچیده اختصاص دارد.
در این رویکرد، شهر به مثابه یک واقعیت اقتصادی تعریف میشود. در اینجا آغاز شهر با فراهم آمدن مجموعهای از شرایط اقتصادی توجیه میشود. نخستین قدم در این راه، طبعا انقلاب نوسنگی و ظاهر شدن اشکال اولیه کشاورزی و دامداری است که ثروت و انباشتی فراتر از نیازهای بلافصل را برای انسانها امکانپذیر میکند؛ از زمانی که گروهی از افراد جامعه میتوانند از طریق کار دیگران تغذیه کنند. به عبارت دیگر، از زمانی که نیاز به کار تولیدی همۀ اعضای جامعه برای ارضای نیازهای معیشتی آنها از میان میرود، امکان ظهور تقسیم کار اجتماعی نیز به وجود میآید. البته در این مورد مباحث زیادی وجود دارد؛ نظیر اینکه آیا پدید آمدن نابرابری اقتصادی در ارتباط با کار تولیدی را باید دارای ریشهای دینی دانست یا ریشهای سیاسی و یا هر دو در آن واحد؛ اما فراتر از این بحث، واقعیت آن است که قشری میتوانند بدون آنکه کار تولیدی کنند به حیات خود ادامه دهند و کارکردهای دیگری در حوزۀ نظامی (جنگجویان) و یا دینی روحانی برای خود به وجود آورند که آنها را از تولیدکنندگان کشاورزان جدا میکند. این تقسیمبندی سهگانه که پایۀ شکل گیری تمام جوامع هندو اروپایی است، از خلال پیچیدگی شهری به تمام عرصههای زندگی مادی و معنوی این جوامع تعمیم مییابد.