موضوع کتاب حاضر، درمان با استفاده از راهکار حل مسئله برای مدیریت اختلالات روان شناختی است. نگارنده، ابتدا کلیات و شرحی درباره درمان حل مسئله مدار ذکر می کند و شواهدی دربارة تأیید استفاده از این درمان بیان می کند. سپس، هفت مرحله درمان مسئله مدار را می آورد و نشان می دهد که در این درمان چگونه مراجع ارتباط بین مسائل و مشکلات را با گسترش بیماری های خود تشخیص می دهد و با استفاده از این هفت مرحله درمان، شروع به حل مشکلات و مسائل خود می نماید. در نتیجه حل مسایل و مشکلات، علائم روان شناختی آن ها نیز بهبود می یابد. در آخر، مطالبی را به دوره های درمان حل مسئله مدار، مشکلات موجود در این درمان و آموزش درمان حل مسئله مدار اختصاص می دهد.
حل مسئله میتواند به عنوان فرایندی تعریف شود که به وسیله آن، فرد تلاش میکند تا مهارتهای مقابلهای مؤثر در موقعیتهای خاص مشکل ساز زندگی روزمره را تشخیص دهد. مسائل و مشکلات، موقعیتهایی هستند که یک راه حل آسان و سریع و قابل تشخیص برای آنها وجود ندارد. تاثیر این مسائل و مشکلات بر عملکرد شناختی افراد، به موقعیت خاص آنها بستگی دارد. مهارتهای مقابلهای شخصی افراد بین مشکلات و اینکه علائم روانشناختی بهبود مییابند یا خیر، رابطهای به وجود میآورد. مهارتهای مقابلهای تنها نتیجه شخصیت و تجربه قبلی افراد نیست، بلکه میتواند تحت تاثیر بیماری روانشناختی احتمالی فرد نیز باشد. برداشت فرد از مشکلات به عنوان موقعیتهای چالشانگیز یا تهدیدآمیز و خود ادراکی او مثل داشتن مهارتهای مقابلهای ضعیف و قوی، در بهبود مشکلات و نشانههای روانشناختی بیماری نقش مهمی ایفا میکند. از دیدگاه علت شناسی، وقایع منفی زندگی علت اختلالات روانپزشکی شناخته شده اند.