کارت هدیه
سبد خرید شما خالی است.
کتاب روز مرگ در داستان هملت
ناشر:
بیدگل
تاریخ نشر: دی 1392
تعداد صفحه: 96
شابک: 978-600-5193-10-7
قطع کتاب: رقعی
نوع جلد: شومیز
وزن: 116 گرم
رتبه فروش: #48885 (مشاهده پرفروش ترین ها)
موجودی:
تاریخ نشر: دی 1392
تعداد صفحه: 96
شابک: 978-600-5193-10-7
قطع کتاب: رقعی
نوع جلد: شومیز
وزن: 116 گرم
رتبه فروش: #48885 (مشاهده پرفروش ترین ها)
موجودی:
خریداران به همراه این کتاب، موارد زیر را نیز سفارش داده اند
10%
ناشر: نیلا
- مهر 1397
10%
یان کات، چارلز ماروویتز، رضا سرور (مترجم)، بهرنگ رجبی (ویراستار)
یان کات
ناشر: افراز
- اردیبهشت 1391
10%
10%
ناشر: بیدگل
- بهمن 1387
10%
دیوید لینچ، علی ظفر قهرمانی نژاد (مترجم)، بابک بیات (ویراستار)
دیوید لینچ
ناشر: بیدگل
- اردیبهشت 1403
ناشر: بیدگل
- بهمن 1394
10%
هاینریش بول، حسن نقره چی (مترجم)
هاینریش بول
ناشر: نیلوفر
- اسفند 1402
ناشر: شرکت انتشارات علمی و فرهنگی
- شهریور 1402
10%
موارد بیشتر
(16)
مرور کتاب
درباره کتاب روز مرگ در داستان هملت
«روز مرگ در داستان هملت» نوشته‌ای است از برنار ماری کولتِس (۱۹۸۹-۱۹۴۸) نمایشنامه نویس و کارگردان تئاتر فرانسوی. این نمایشنامه برداشتی اقتباسی است از هملت شکسپیر.
در بریده‌ای از کتاب می‌خوانیم:
گرترود و کلادیوس دراز کشیده‌اند.
کلادیوس: صبر کنید! حس می‌کنم باد و دریا در هم آمیخته‌اند. بایستید گرترود. دست‌کم شما بمانید، بمانید.
مکث
گرترود: این صدا را می‌شنوید؟
کلادیوس: نگران نباشید. نگهبانان به کارشان مشغولند.
گرترود: بله، ما هرگز خطر نمی‌کنیم.
مکث
کلادیوس: من آزاد نیستم. مردم، این جماعت کم‌عقل فقط با چشمشان قضاوت می‌کنند. چه باید بکنم؟ آنان فقط خواستار مجازاتند و خطا را نمی‌پذیرند.
مکث
چه شده؟ چرا گریه می‌کنید؟ چرا تکان نمی‌خورید؟
گرترود: هیچ‌چیز، هیچ‌چیز، هیچ‌چیز.
مکث
کلادیوس: به شما قول می‌دهم به‌زودی در صلح و آرامش خواهیم بود.
مکث
گرترود: نگهبانان...
کلادیوس: سر پست‌هایشان هستند.
گرترود: فکر می‌کنم، فکر می‌کنم...
کلادیوس: گرترود!
گرترود: دریا پیش خواهد آمد و دشت‌ها را نابود خواهد کرد.
مکث
کلادیوس: نترسید، نترسید. خطر هنگامی است که این مرد آزاد باشد. جنون شاهزادگان را نمی‌توان نادیده گرفت. شما، شما با او حرف خواهید زد.
گرترود: بله، با او حرف خواهم زد.
مکث
کلادیوس: گرترود! گرترود!
گرترود: هیچ، هیچ، هیچ.
مکث
کلادیوس: [برمی‌خیزد و در تاریکی حرکت می‌کند.] صلح از بین رفته است. حالا نوبت شماست که دیگر مراعاتش را نکنید. نوبت شماست که از ما دفاع کنید. من دیگر نمی‌توانم فقط یک گوش نادیدنی باشم.
کتابهایی با موضوعات مشابه
در انتظار گودو ~ساموئل بکت، علی اکبر علیزاد (مترجم)، مرتضی حسین زاده (ویراستار)
مهمانسرای دو دنیا ~اریک-امانوئل اشمیت، شهلا حائری (مترجم)
نوای اسرارآمیز ~اریک-امانوئل اشمیت، شهلا حائری (مترجم)
پرنده ی آبی ~موریس مترلینگ، عبدالحسین نوشین (مترجم)
کرگدن ~اوژن یونسکو، پری صابری (مترجم)- موارد بیشتر (105)
از پدیدآورندگان این کتاب
- در انتظار گودو ~ساموئل بکت، علی اکبر علیزاد (مترجم)، مرتضی حسین زاده (ویراستار)
اتاق ورونیکا ~آیراان. لوین، شهرام زرگر (مترجم)، مرتضی حسین زاده (ویراستار)
در انتظار گودو: سوگخندنامه در دو پرده ~ساموئل بکت، اصغر رستگار (مترجم)، مرتضی حسین زاده (ویراستار)
مده آ ~اوریپید، غلامرضا شهبازی (مترجم)، مرتضی حسین زاده (ویراستار)، سیاوش تصاعدیان(گرافیست)
ژانرهای سینمایی از شمایل شناسی تا ایدئولوژی ~بری کیت گوانت، شیوا مقانلو (مترجم)، مرتضی حسین زاده (ویراستار)
تک گویی های مدرن برای مردان ~کریس سالت، محسن کاس نژاد (مترجم)، مرتضی حسین زاده (ویراستار)، آزاده هاشمیان (ویراستار)، سیاوش تصاعدیان(گرافیست)
ابلوموف: بر اساس رمان ابلوموف نوشته ا.اگنچاروف ~مارسل کوولیه، محمدرضا خاکی (مترجم)، آزاده هاشمیان (ویراستار)
مشاهده موارد مشابه بر اساس دسته بندی
کتابهایی که اخیرا مشاهده کرده اید
کتاب های مشاهده شده
خریداران به همراه کتاب هایی که مشاهده کرده اید، موارد زیر را نیز سفارش داده اند:
صید ماهی بزرگ: مراقبه، هشیاری و خلاقیت - دیوید لینچ، علی ظفر قهرمانی نژاد (مترجم)، بابک بیات (ویراستار)
آوای رستاخیز - آرتور میلر
تاوان - آرتور میلر، جعفر میرزایی (مترجم)
