پروفسور لزلی گرینبرگ خالق رویکرد هیجان مدار، صورت بندی موردی را به عنوان تکامل طبیعی و توصیف بیشتر آنچه در روند درمان انجام می شود، در نظر می گیرد. شاید بتوان گفت صورت بندی موردی چون چسب همه چیز را به هم وصل و دمانگر را راهنمایی می کند. از دیدگاه هیجان مدار، صورت بندی موردی، چارچوبی برای درک بهتر مراجع فراهم می آورد که درمانگر از آن در روند درمان بهره می برد. نکته ای که در این کتاب بر آن تاکید شده است، این است که صورت بندی موردی در درمان هیجان مدار پیش از آغاز فرایند درمان انجام نمی شود، بلکه طی روند درمان شکل می گیرد و از فرایند ارتباطی و ارتباط عاطفی حاصل می شود. هنگامی که چارچوب صورت بندی موردی شکل می گیرد، مانند راهنمایی عمل می کند که درمانگر را در درک بهتر و تصمیم گیری آگاهانه در مورد مرحله بعد یاری می رساند.
حوزه روان درمانی به طور کلی و خصوصا تحقیقات روان درمانی، به طور روزافزون به سمت اتخاذ صورتبندی موردی به عنوان روشی سودمند برای سازماندهی درک مفهومی، ایجاد ارتباط میان نشانگان و مشکلات زیربنایی، هدایت، برنامه ریزی و رویههای درمانی و ارزیابی و کنترل پیشرفت و نتایج درمان میرود. صورتبندی موردی در بسیاری از رویکردهای روان درمانی، شامل مرحله آشکاری است که در آن درمانگر یک ارزیابی شخصی انجام داده و سپس برنامه درمانی فردی را بر اساس تئوری درمان پیشنهادی پیادهسازی میکند. به طور مثال، درمان روان (پویشی لوبورسکی ۱۹۸۴) شامل صورتبندی یک تضاد ارتباطی هستهای فردی و ایجاد مداخلاتی جهت پرداختن به آنهاست.