تاکنون به اهمیتی که کار در زندگی انسانها دارد توجه کرده اید؟ در تمام فرهنگ ها، اهمیت کار به عناوین مختلف مورد توجه قرار گرفته است. برای مثال، در فرهنگ اصیل ایرانی، کار را جوهر آدمی مینامند؛ جوهری که به انسان موجودیت میبخشد. در جوامع امروزی، اکثر بزرگسالان بیشتر ساعات بیداری خود را به کار اختصاص میدهند. کار در مقایسه با سایر فعالیتهایی که در ساعت بیداری انجام میشود، انرژی و وقت بسیار بیشتری را از بزرگسالان میگیرد. همین موضوع نشان میدهد که کار چقدر برای انسانها حایز اهمیت است؛ چون اگر نبود، انسانها این قدر از وقت و انرژی خود را به آن اختصاص نمیدادند. کار کردن، از مهمترین شیوههایی است که انسانها با آن میتوانند ارزششان را به جامعه خانواده و خودشان اثبات کنند. کار در معنای عام و شغل در معنای خاص، به فرد کمک میکند تا خودش را برای جامعه تعریف کند. کار برای افراد منزلت اجتماعی به ارمغان میآورد. کار کردن اگرچه انسان را خسته میکند، اما در عین حال به او شادابی نیز میبخشد و او را از پیامدهای ناخوشایند رخوت و سستی محافظت میکند. افراد ساعی همواره خستگی ناشی از کار کردن را به رخوت و سستی ناشی از بیکاری ترجیح میدهند. مهمترین و سادهترین راه برای رهایی از احساس رخوت و سستی، کار کردن است. البته بین بیکاری و کار نکردن تفاوت وجود دارد. بیکاری زمانی اتفاق میافتد که تمایل به کار کردن در فرد وجود دارد اما کار مناسبی وجود ندارد که فرد آن را انجام دهد، اما کار نکردن برای زمانی است که کار مناسب وجود دارد اما فرد تمایل ندارد خود را در آن کار درگیر نماید.