اگر فراموشی در اثر گذشت زمان و ضعیف شدن مواد انباشته شده در حافظه نیست، پس علت آن چیست؟ پاسخی که در حال حاضر اکثر روان شناسان آن را پذیرفته اند، بر تداخل بین مواد مختلف اطلاعات انباشته شده در حافظه، تأکید دارد. این گونه تداخل می تواند به دو صورت باشد. تداخل پس گستر و تداخل پیش گستر.
ما همگی هر روز چیز جدیدی را یاد می گیریم. تجربه ها و برخوردهای امروز، حتی اگر چند ساعت دوام داشته باشند، باعث می شوند تا شما فردی متفاوت با آنچه قبل از آغاز روز بوده اید، شوید. اگر مشغول مطالعه زبان انگلیسی یا تمرین پیانو بوده اید، واژه ها یا اصطلاحات موسیقی ای را یاد گرفته اید که دیروز آن ها را نمی دانستید؛ اگر مشغول خیال پروری بوده اید، حداقل می توانید بگویید که امروز خیال پروری می کرده اید؛ گفته ای که نمی توانستید دیروز با اطمینان داشته باشید. یادگیری یعنی تغییر رفتار شخص در نتیجه تجربه های وی. روان شناسی یادگیری به این موضوع مربوط است؛ چه نوع تغییراتی رخ می دهند و چه نوع تجربه هایی برای ایجاد تغییرات گوناگون در رفتار مؤثر واقع می شوند. به ندرت فرد توانایی یا مهارت جدیدی را یاد می گیرد که کاملا جدید باشد و هیچ قسمت از آن ها را قبلا نمی توانسته است انجام دهد. معمولا یادگیری شامل نگهداری و تغییر توانایی ها یا مهارت هایی است که یادگیرنده از پیش آن ها را داشته است؛ مثلا، هنگامی که یک شخص بازی تنیس را یاد می گیرد، توانایی نگهداشتن راکت را دارد، به صورت فطری می تواند چشم و دست خود را با نقطه ای که باید توپ را به آنجا پرتاب کند با هم هماهنگ سازد. وی برای اینکه از این موضوع مطمئن شود، یاد می گیرد تا با تمرین کردن توپ را بهتر پرتاب کند و از هر نقطه زمین که بخواهد توپ را به هر نقطه ای در زمین مقابل که مایل باشد پرتاب نماید. اما صرفا ضربه زدن به توپ با راکت تنها بخش یادگیری تنیس نیست، بلکه این مهارتی است که بازیکن قبل از اولین درس خود دارا می باشد و در طول مدت یادگیری این بازی تغییر می کند.