خانم سوزان اپشتین که متخصص رفتارهای کودکان است کتابی را به رشته تحریر در آورده که شامل تکنیک ها، فعالیت ها و کاربرگ های بسیار مفید و مؤثر برای ارتباط با کودک و نوجوان ستیزه جو می باشد. این کتاب ترکیبی خلاقانه از تکنیک های فرزند پروری و روان درمانی است و می تواند به وارد کردن و درگیر ساختن حتی سرسخت ترین مراجعان در فرایند درمان کمک کند. رویکردهای خلاقانه و جالب نویسنده می تواند مشکلاتی نظیر اوتیسم، کم توجهی / بیش فعالی، اختلالات پردازش حسی و مشکلات جسمی، روانی و هیجانی دیگر را در هر سنی پوشش دهد. این کتاب مملو از کاربرگ ها و ابزارهای ارزیابی گام به گام است.
از ویژگی های بارز کتاب میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- ایده هایی جدید برای کمک به خود تنظیمی، برقراری ارتباط و ایجاد صمیمیت
- استفاده از توجه آگاهی برای درمان و پرورش کودک و نوجوان موفق و مسئولیت پذیر
- مداخلاتی برای اختلال کم توجهی / بیش فعالی و مشکلات درگیر کردن این کودکان در فرایند درمان
- طرح های درمانی برای جلسات درمان و منزل
سوزان اپشتین، در مدت بیش از ۳۰ سال تبدیل به یک مددکار اجتماعی بالینی، نویسنده، مربی و آموزگار شده است. این دومین کتابی است که وی در انتشارات PESI به چاپ رسانده است. سوزان چهار کتاب والدگری دیگر را نیز نوشته و منتشر کرده است: بازگشت به نظام قدرت والدگری، آیا از سرزنش کردن خسته شده اید؟ چگونه کودکان را به همکاری واداریم، نوجوان خارج از کنترل شما و کتابی کوچک با روش هایی زیاد: راهنمایی برای برقراری ارتباط بین والدین و نوجوانان. او همچنین در نگارش کتابی برای کودکان در مورد مرگ، فقدان و معالجه با نام گربه ای که نمی توانست میو میو کند همکاری داشته است.
او مؤسسۀ قدرت والدگری را در سال ۲۰۰۷ پایه گذاری کرد، یک مؤسسه آموزش والدین که برنامه های آموزش، کلاس های از راه دور و برنامه های آموزش والدین در منزل را برگزار می کند. سوزان در سال ۲۰۰۹ با هدفی رؤیایی برای از بین بردن چاقی در آمریکا با دکتر وین اسکات اندرسون نویسنده پرفروش ترین مقالات در نیویورک تایمز شروع به همکاری کرد. سوزان یک مربی بهداشت خبره از دانشکده پرستاری دانشگاه ویلانوا است. او در سال ۲۰۱۳ در سرتاسر آمریکا هم به مراجعین و هم به مربیان بهداشت آموزش داده است. او برای متخصصانی که با بچه های پردردسر کار می کنند گروه های مجازی را جهت آموزش نظارت بر کار آنها راه اندازی کرد. همچنین گفته شده است که وی کارشناس حلقۀ خانواده، مجله والدین، مجله کودک آمریکا و مجله نیویورک است که به طور منظم در برنامه های رادیویی و تلویزیونی حضور پیدا می کند.
آگاتا کریستی میگوید من زندگی را دوست دارم؛ گرچه گاهی اوقات بد اخلاق، ناامید و قابل ترحم یا شدیدا غمگین شده ام، اما با همۀ اینها کاملا به این معتقدم که زنده بودن خود چیز بزرگی است. این گفته او من را به یاد تربیت کردن بچهها در روزهای سخت میاندازد؛ روزهایی که بچهها به حرفت گوش نمیدهند. وقتی که پسر یا دخترت از مدرسه فرار کرده یا وقتی چیزی در اتاق فرزندت میبینی که هرگز دوست نداشتی ببینی. این طور روزها، قلب انسان را به درد میآورد و ما را به عنوان یک پدر یا مادر مورد آزمایش قرار میدهد.
ما تا چه اندازه صبر و حوصله داریم؟ تا چه اندازه باید سختی و غصه را تحمل کنیم؟ اما حتی در بدترین روزها هم ما بر سر بچههایمان معامله نمیکنیم یا آنها را به حال خودشان رها نمیکنیم، دوباره نیرویمان را تقویت میکنیم؛ البته مطمئن نیستیم که چطور باید این کار را بکنیم اما از روز بعد که از خواب بیدار میشویم تصمیم میگیریم که یک بار دیگر تلاشمان را بکنیم تا بهترین پدر و مادر باشیم.
ما این کار را انجام میدهیم چون میدانیم که بچهها به ما نیاز دارند، ما این کار را انجام میدهیم چون ما برای آنها بهترین معلم هستیم، ما این کار را انجام میدهیم چون آنها را دوست داریم و میخواهیم آنها در آینده به بزرگسالان خوب و دوست داشتنی تبدیل شوند که همین رفتار را با بچههایشان انجام میدهند. با این حال اگر مثل اکثر والدین باشید، گاهی اوقات نمیدانید در یک موقعیت خاص چه کار کنید یا چگونه آن را مدیریت کنید. اگر بچه شما از مدرسه فرار کرده است، آیا به معنی این است که وقتی به خانه برگشت باید تنبیه شود؟ و اگر این طور است چه تنبیهی؟ میزان آن چقدر است؟ تا چه اندازه خشن و پرخاشگرانه است؟
به یاد داشته باشید که شما بهترین معلم برای بچههایتان هستید. بنابراین وقتی میخواهید او را تنبیه کنید، بدون خشونت این کار را انجام دهید، آن تنبیه را به یک موقعیت آموزشی تبدیل کنید، آن را برای کودک معنادار جلوه دهید، به چیزی تبدیل کنید که همیشه در ذهن کودکتان بماند.