کتاب آوازهای صورت، چشمهایم آبی بود

ناشر: نیلوفر
تاریخ نشر: خرداد 1394
تعداد صفحه: 300
شابک: 978-964-448-296-0
قطع کتاب: رقعی
نوع جلد: شومیز
وزن: 336 گرم
رتبه فروش: #100347 (مشاهده پرفروش ترین ها)
3,250,000 ریال 2,925,000 ریال
تخفیف: 325000 ریال (10%)
فروش ویژه
خریداران به همراه این کتاب، موارد زیر را نیز سفارش داده اند
مرور کتاب
از طرف ناشر کتاب آوازهای صورت، چشمهایم آبی بود

مادرم یک بار بهم گفته بود:

دارم دنبال خوشبختی ام می گردم. ناکس باز رفته یک جایی خودش را گم و گور کرده. نمی دانم این دفعه دیگر خودش را شکل چی در آورده. جنس خوشبختی این طوری است که تا با چشم نبینی اش به دنیا نمی آید. هر بار به رنگی در می آید. باید زرنگ تر از او باشی تا بتوانی بشناسی اش.

وقتی مادرم می خواست خودش را با آن وضع جلو چشم همه بُکشد، زیاد دیگر دور و برش نمی پلکیدم. خب ازش می ترسیدم. همان روزی که مطمئن شدم قصد کشتن خودش را دارد، دیگر برای من هم مرده بود. اگرچه کنارم روی آن صندلی چوبی هنوز نشسته بود و هی خودش را به خواب می زد. مادرم برای کارهایش دلیل های عجیب و غریب زیادی جور می کرد. و این میترا را بدجوری کفری کرده بود. چون یک بار بهم گفته بود:

واقعاً برای نفهم بودن هیچ وقت دیر نیست. اگر هزار سالت هم باشد باز دیر نیست. به نظرم آن دختری که مادرت می گوید سال ها پیش گم کرده، دختری های خودش است. بچگی و دیوانگی خودش است که یک جا تو خانه ی تاریک بابات گم کرده و حالا دارد تو نور مفت کوچه دنبالش می گردد.

کتابهایی با موضوعات مشابه
از پدیدآورندگان این کتاب
مشاهده موارد مشابه بر اساس دسته بندی