سبد خرید شما خالی است.
داستان درباره سمانه دختری است که با پدر و نامادری جوانش زندگی می کند و گروهی می خواهند به دلایلی او را بربایند اما پسر موتورسواری که همیشه سر راه سمانه سبز می شود او را به قیمت کشتن دو نفر از ربایندگان نجات می دهد. و... اما قصه همین نیست و ادامه پیدا می کند با خونخواهی دوستان ربایندگان و با شرح رابطه نامادری سمانه با آنها و با موتورسوار و... این بار حسین سناپور اثری پر حادثه را از طبقه ی فرو دست تر جامعه ی ایران روایت می کند.