ویژگی مهم این کتاب این ست که مبتنی بر یک سلسله مشاهدات و استدلالاتی از واقعیت های زندگانی است. به کلی عاری از مباحث اولی یا پند و موعظه، بلکه انسانی را که دارای درایت و صاحب قضاوت و نیروی تمیز است در برابر محسوسات زندگانی قرار داده و معتقد است از آنجا که فرد انسان، طالب خیر و خوشی و آرزومند درک سعادت است، لذا راه وصول به هدف فضیلت و کمال که عبارت از سرکوبی شهوات پلید قناعت به حد اعتدال، جلوگیری از حرص و تجاوز است، خلاصه پیشگیری از همه نوع افراط و تفریط را پیش گرفته و حد میانه ی قرار گرفته بین دو انتها را پیشه ی خود می سازد، تا به مقام والای انسانی نایل شود.
کتاب حاضر، ترجمه ای از کتاب معروف ارسطو (384ـ321ق.م) با نام اخلاق است. کتاب اخلاق: معروف به اخلاق نیکوماکوس است و گفته می شود که ارسطو آن را به نام پسر خود نیکوماکوس نامیده است. این کتاب در ده بخش تدوین یافته و با نظریة سعادت به اتمام می رسد که می توان آن را فشردة کتاب و کلید آن دانست. ارسطو پس از نفی لذّت، ثابت می کند که سعادت حقیقی انسان در این است که در مشاغل عقلی و مشهودات هوشی صرف شود و اسم آن را حیات تأمّلی می نهد. در نهایت ارسطو نتیجه می گیرد که سعادت عبارت از عمل تأمّل است و اینکه مرد دانشمند، تنها فردی است که می داند خوشبخت ترین فرد روی زمین است.