سبد خرید شما خالی است.
سفر مرسیه و کامیه را، اگر بخواهم می توانم تعریف کنم، چون تمامِ مدت با آنها بودم. سفری که بدون دریاها و بدون گذشتن از مرزها، از میان مناطق کمتر ناهموار، هرچند در بعضی جاها بیابانی، اسباب و وسایلش به قدر کفایت ساده بود. آنها، مرسیه و کامیه، در خانه شان ماندند، و این شانس بسیار گرانبها را داشتند. از کم اقبالی یا خوش اقبالی، مجبور نبودند که با یک آداب و رسوم بیگانه و یک زبان و یک مقررات و یک آب وهوا و یک غذای عجیب و غریب روبه رو شوند، آن هم در محیطی که از نظر شباهت، کمترین ارتباط را با آن چیزی داشت که ابتدا سن جوانی و بعد سن پیری آنها را در مقابلش مقاوم می کرد...