سبد خرید شما خالی است.
سازمان دهی حکایت در سطح تفسیر صورت می پذیرد، نه در سطح رخدادهایی که باید تفسیر شوند. ترکیب این رخدادها گاه عجیب است و تناسب چندانی با هم ندارند، ولی این بدان معنا نیست که حکایت فاقد سازمان است؛ این سازمان، صرفاً در سطح ایده ها می گنجد و نه در سطح رخدادها. در این باره می شود از تضاد میان علیت در زنجیره رخدادها و علیت فلسفی سخن گفت. این کتاب نمونه بارز تلاش نقد ادبی است برای پیوستن به انقلاب ساختارگرایی که تفکر نسل نگارنده را سخت دگرگون کرده بود و نگارنده در آن به بیان مطالبی هم چون نسخ شناسی رمان پلیسی، ادعیه؛ حکایتی ابتدایی، انسان حکایت ها و هزار و یک شب، دکامرون و دستور زبان حکایت، گرال: طب حکایت، هنری جیمز و راز حکایت، دگردیسی های روایی، و خوانش به مثابه ساختن می پردازد.