کتابی که اینک پیش روی شماست، سومین مجلد از منتقدان بهائیت است که در مسیحی بودن مشترکاند. با چند نفر از مسیحیانی که با بهائیت آشنا شده و تحقیقات مفصلی در این حوزه انجام دادند، آشنا می شویم.
1- هرمان رومر محقق آلمانی در 27 سالگی با بهائیت آشنا شد. او که استاد الاهیات مسیحی بود، با بهرهگیری از آثار ادوارد براون و گولدزیهر، مطالعات مفصلی دربارۀ بهائیت آغاز کرد و با مهارت و دقت تمام این کار را انجام داد به گونهای که تحقیقات او مورد استفادۀ محققان بعدی قرار گرفت. برخی دبدگاههای او اینهاست: بهائیت یک فرقۀ سیاسی است نه یک آیین الاهی، اختلافات بین رهبران عامل بروز خشونت و قتلها شد، سانسور در تاریخهای بهائی به شکل وسیع اتفاق افتاده و...
2- ویلیام میلر کشیش امریکایی که مدت 40 سال برای تبلیغ مسیحیت به ایران آمد و با تعالیم و افکار رهبران بهائی آشنا شد. او که میدید بهائیان مرام خود را بالاتر از مسیحیت و اسلام معرفی میکنند، شخصاً به مطالعۀ عقاید اینان پرداخت. حاصل تلاشهایش کتاب "بهائیت، ریشهها، تعالیم و تاریخ" و کتابها و مقالات متعدد دیگری است که مورد توجه پژوهشگران آکادمیک قرار گرفت. برخی انتقادات او به بهائیت: پنهانکاری و تحریف تاریخ، ارائۀ افسانههای بهائی بهعنوان تاریخ، تضاد کامل بهائیت با دیانت مسیح، درگیریهای بین فرزندان بهاءالله که منجر به قتل مخالفان شد و ...
3- دکتر ساموئل ویلسون نویسنده و کشیش مسیحی امریکایی که 30 سال در ایران جزء گروه مسیونرهای مسیح بود و با بهائیت آشنا شد. ادعاهای غیرواقعی بهائیان، او را به مطالعۀ گسترده در این حوزه کشاند و از نوشتههای ادوارد براون و ابراهیم جرج خیرالله از بهائیان اولیۀ امریکایی بهره برد. او در مقدمۀ کتاب "بهائیت و ادعاهایش" به گزافهگوییهای بهائیت اشاره میکند. او مینویسد: بهائیت به دروغ آموزههایش را برگرفته از ادیان الاهی گذشته میداند و مخاطبان خود را به اشتباه میاندازد. دکتر ساموئل با بیان: بزرگنمایی در آمار جمعیت بهائیان، سوء استفاده از پیشگوییهای کتاب مقدس، تعالیمی که آنان مطرح کردهاند همه قبلاً در غرب مطرح بوده، عبدالبهاء فردی سیاس بود و نه یک رهبر الاهی و موارد فراوان دیگری که در کتاب آمده، رابطۀ اینان را با وحی و الوهیت مورد انکار قرار می دهد.