وقتی بیدار می شوید، ذهن تان سفری روزانه را آغاز می کند. مثل این می ماند که در حال سوار شدن به اتومبیلی هستید که ذهن تان راننده آن است. گاهی اوقات با سرعت سرسام آوری حرکت می کند، گاهی اوقات حتی نمی توانید از گاراژ خارج شوید. گاهی ذهن تان شما را به سوی مقصدی معین سوق می دهد؛ گاهی شما را از مسیری خاکی به ناکجا آباد می رساند. ذهن شما قادر است خیابان هایی با خانه های مجلل و باغچه های زیبا را به تصویر بکشد- جاهایی که در شما حس حسودی و شکست را زنده می کنند، یا می تواند شما را به قدم زدن در کوچه های پشتی ببرد، مکان هایی پر از خطر و سایه های متحرک.
ذهن اکثر ما، ما را به مکان هایی می برد که امیدوار بودیم در آنجا نمی بودیم. افکار ما ممکن است به طور خودسر عمل کرده و در ما احساس ترس، زیان، به دردنخور بودن و یا خشم را زنده کنند. ما به حدی به افکارمان وابسته می شویم که واقعی جلوه می کنند و ما را وادار به انجام اعمالی می کنند که رنج ما را دو چندان می کنند. موضوع این کتاب، نحوه ایجاد آرامش و مراقبت از ذهن تان است، این که بگذارید ذهن تان هر جایی که دلش می خواهد برود، بدون آن که بیش از حد آن را جدی بگیرید. در این کتاب یاد خواهید گرفت که مناظر ذهنی تان را بدون باور کردن و با حس کنجکاوی، و نه درگیری، تماشا کنید. وقتی بتوانید از باور کردن هر آنچه که ذهن تان می پروراند دست بکشید، سفرهایی که با ذهن تان می روید، امن تر و راحت تر خواهند بود.
بخش اول این کتاب به معرفی انواع پنج گانه ی افکار می پردازد و به شما یاد خواهد داد که چگونه آنها را شناسایی کرده و تحت نظر داشته باشید، و چگونه از نوعی از فکر به نوعی دیگر تغییر جهت دهید. در بخش دوم کتاب، یاد خواهید گرفت کارکرد و تأثیرات افکارتان را شناسایی کنید. وقتی بتوانید باطن افکارتان را ببینید، وقتی بفهمید که آنها برای انجام چه کاری و یا خلق چه چیزی طراحی شده اند، آن وقت است که آنها سلطه به مراتب کمتری بر شما خواهند داشت. بخش سوم به شما یاد خواهد داد که چگونه به تماشای افکارتان بنشینید، بدون آن که در گیر محتوای آنها شوید، و یاد خواهید گرفت او خود را از شر چیزهای ترسناک و آسیب رسانی که افکارتان شما را درگیر آنها می کنند، خلاص کنید. |