شنیده ام خانه ها را رنگ می کنی» که تصویری واقعی از دنیای مافیای دهه ی شصت و هفتاد میلادی به ما نشان می دهد، روایت فرانک شیر ن ملقب به «مرد ایرلندی» از گذشته ی خود است که چطور از رانندگی کامیون در فیلادلفیا از دنیای مافیا سردرآورد، چگونه پله پله در ا ن ترقی کرد و درنهایت چه نقشی در ناپدیدشدن جیمی هافا ری یس اتحادیه ی کارگری کامیون داران در سال ۱۹۷۵ داشت. این کتاب یک مستندنگاری در سبک زندگی نامه است که توسط چارلز برنت دادستان پیشین، بازپرس و وکیل مدافع سابق براساس مصاحبه هایی طولانی با مرد ایرلندی نوشته شده است.
مارتین اسکورسیزی فیلم «مرد ایرلندی» را بر اساس این کتاب ساخته است.
در این کتاب می خوانیم:
قبلاً فیلم «در بارانداز» را دیده بودم و خیال می کردم لااقل به باحالی مارلون براندو در آن فیلم ام. به راس گفتم می خواهم وارد کارهای اتحادیه شوم. توی کافه ای در جنوب فیلی نشسته بودیم. هماهنگ کرده بود جیمی هافا از دیترویت تماس بگیرد. او تماس گرفت و راسل گوشی را به من داد. اولین چیزی که جیمی به من گفت، این بود: «شنیده م خونه ها رو رنگ می کنی!» منظور از «رنگ» همان خونی بود که وقتی به کسی شلیک می کردی روی دیوار یا زمین می پاشید. جواب دادم: «حتی نجاری هم می کنم.» این جمله ای بود برای اشاره به تابوت؛ و این که جنازه را هم خودت ناپدید می کردی.