با وجود بیش از نیم قرن پژوهش و کار بالینی در زمینه اختلال یادگیری ویژه، پژوهشگران و درمان گران این حوزه در چگونگی مفهوم سازی و تعریف این اختلال هنوز با مشکلات جدی مواجه اند. اختلال یادگیری یک سازه پنهان غیرقابل مشاهده است که با توجه به ماهیت ابعادی آن و همچنین همبودی با دیگر اختلال های عصب تحولی ارزیابی و تشخیص آن با مشکلات جدی روبرو است. وجود تشخیص های مثبت و منفی کاذب فراوان در این حوزه خود مهر تائیدی است بر مشکلات تشخیصی این حوزه که بخش عمده ای از آن به دلیل نبود ابزارهای تشخیصی مناسب و همچنین نبود رویکرد تشخیصی چند مولفه ای و جامع در حوزه های مختلف درگیر در این اختلال است. تشخیص و ارزیابی اختلال یادگیری یک تصمیم آماری نیست، بلکه تصمیم درست نیازمند ارزیابی جامع بالینی و کسب اطلاعات از حوزه های شناختی، زبان شناختی، حسی- حرکتی و اجتماعی- هیجانی دارد. با توجه به موانع موجود، تلاش نویسندگان در کتاب ارزیابی و تشخیص اختلال یادگیری ویژه بر آن بوده است که با معرفی رویکردی جامع و فراگیر برای نخستین بار نسبت به گشودن گره های تشخیصی این حوزه اقدام کرده و افقی نو پیش رو درمان گران، پژوهشگران، معلم ها و دیگر متخصصین این حوزه باز کنند. در این کتاب سعی بر آن شد که بین مبانی نظری و عملی پلی زده شود و ضمن پیشنه کاوی مبانی نظری و پژوهشی موجود به صورت عملیاتی به تعریفی جدید و جامع از اختلال یادگیری ویژه دست پیدا کنیم. همچنین در کتاب حاضر ضمن مشخص کردن مشکلات تشخیصی و ارزیابی در حوزه های ویژه اختلال یادگیری به معرفی اختلال یادگیری غیر کلامی، تشخیص های افتراقی اختلال یادگیری و ارزیابی و تشخیص جامع اختلال یادگیری نیز پرداخته شده است تا به صورت عملیاتی با معرفی ابزارهای معتبر در حوزه های مختلف نسبت به رفع موانع ارزیابی و تشخیصی این حوزه اقدام عملی شود. امید است که این الگوریتم تشخیصی مسیری نو نسبت به ارزیابی جامع اختلال یادگیری در ایران باز کند و گامی مستحکم به سوی رفع موانع و چالش های تشخیصی پیش رو این اختلال محسوب شود.