سبد خرید شما خالی است.
زمستان پنبه زن ابرهاست و پاییز آرایش گر درختان. خانه ام در برابر دید همگان قرار دارد و دوستان بر مژه هایم سُر می خورند و به قدر توانایی خویش ستاره گرد می آورند هنگامی که به سوی تختگاه می روند. پدرم باغبان همسایگان است که درختان را تنها در کناره ی دیوارهاشان می کارد و سیب ها را می گذارد تا بالای دیوارها برآیند و از میان پرچین، کودکان را تماشا کنند. پاییز زرگری کوچه گرد است که برگ ها را بر پیاده روها سکه می زند و زمستان پنبه زنی ساده دل که پنبه های سردش بر بام خانه ها پریشان است.