نگاهی به پیشینه بازار مسکن ایران، حاکی از آن است که این بازار، متأثر از ساختار اقتصادی کشور، از الگوی خاصی پیروی می کند. مطابق این الگو، قیمت مسکن در یک دوره، از ثبات نسبی برخوردار است و تا حدودی عرضه بر تقاضا، غلبه دارد و رکود بر بازار معاملات حاکم می شود. بعد از طی این دوره و تخلیه حباب قیمتی، ابتدا در شهر تهران (به عنوان شهر پیشتاز) و به دنبال آن در سایر شهرها، تقاضا افزایش می یابد. از آنجا که عرضه مسکن در کوتاه مدت کم کشش است، نمی تواند پاسخگوی این تقاضا باشد و بر اساس منطق اقتصادی، قیمت مسکن افزایش می یابد. در سمت عرضه نیز با تحریک بازار و افزایش قیمت ها، انگیزه سازندگان برای اخذ پروانه های ساختمانی افزایش می یابد؛ ولی به علت ماهیت زمان بر تولید مسکن، تکمیل و عرضه واحدهای مسکونی به بازار، با وقفه صورت می پذیرد. نگاهی به روند صدور پروانه های ساختمانی، حاکی از آن است که بسیاری از سازندگان، پروژه های خود را در رونق شروع می کنند و در رکود می فروشند! بر این اساس لازم است در کنار نگاه به اصول منطقی حاکم بر بازار، نیروهای جانبی تحمیل شده از بیرون به این بازار نیز رصد شود. غالباً تصور می شود که مسیر حرکت بازار مسکن قابل پیش بینی نیست؛ در حالی که بسیاری از تحولات بخش مسکن را می توان پیش بینی کرد؛ هرچند بسیاری از فعالان این بخش، از توانایی مورد انتظار برخوردار نیستند!