در کتاب فقر احمق می کند که بر اساس تحقیقات برجسته الدار شفیر و سندهیل مولاینیتن به چاپ رسیده است، ثابت می شود که فقر، ساختار روانی متمایزی را برای افراد متفاوت در تلاش برای مدیریت بهینه آنچه نیاز دارند ایجاد می کند. افراد پرمشغله به همان دلایلی که افراد فقیر نتوانسته اند پول خود را مدیریت کنند، نمی توانند وقت خود را به طور کارآمد مدیریت کنند. با شروع نگریستن به جهان از دریچه "کمبود منابع"، مشکلات زندگی مدرن بیشتر به چشم می آیند و کتاب "فقر احمق می کند" نه تنها نشان می دهد که کمبود منابع چگونه ما را محدود می کند بلکه مشخص می سازد که چگونه افراد و سازمان ها می توانند برای رضایت و موفقیت بیشتر منابع را مدیریت کنند.
این کتاب، «علمی در حال شکل گیری» را توصیف میکند. علمی که تلاش دارد از زیربناهای روان شناختی کمیابی پرده بردارد و از این دانش برای درک پدیدههای متعدد اجتماعی و رفتاری استفاده کند. بخش زیادی از کتاب بر پایۀ مطالعاتی صورت گرفته که برای اولین بار انجام شده اند، مطالعاتی که در موقعیتهای مختلف از آزمایشگاههای دانشگاه گرفته تا مراکز خرید ایستگاههای قطار و نوانخانههای نیوجرسی و مزارع نیشکر در هند انجام شده اند. علاوه براین، چند مطالعۀ قدیمی را نیز مانند مطالعه گرسنگی از دریچه فرضیات جدیدمان مورد بررسی قرار دادیم و آنها را طوری بازتفسیر کردیم که شاید با نگاه نویسندههایشان متفاوت بوده است. ما از این شواهد بهره بردیم تا استدلالمان را پیش ببریم و دورنمایی جدید ارائه کنیم.
یکی از منافع کار بر روی چیزهای بسیار جدید این است که میتوان آن را هم زمان به افراد متخصص و غیر متخصص ارائه داد. از آنجا که بحثهای ما مبتنی بر حوزههای علمی مختلفی، از علوم شناختی گرفته تا اقتصاد توسعه است و کمتر کسی پیدا میشود که در تمام این علوم صاحب نظر باشد، حداقل بخشهایی از مطالب ما برای هر کسی تازه خواهد بود. با این اوصاف تمام تلاشمان را کردهایم که کل این کتاب حتی بخشهای فنی آن، برای همه مخاطبان قابل فهم باشد. همین طور به کرات از تمثیلها و داستانها استفاده کرده ایم. البته که اینها هیچگاه جای شواهد دقیق را نمیگیرد اما میتوان از آنها برای تبیین مفاهیم و جان بخشیدن به ایدهها استفاده کرد. در نهایت، قدرت استدلال ما طبیعتا به شواهدی که ارائه میکنیم بستگی دارد. برای خوانندگانی که خواهان جزئیات فنی بیشتر هستند، پی نوشتهای جامعی را پیش بینی کرده ایم…