مطالعۀ تندآموز درمانگری فراشناختی (MCT) برای آن دسته از درمانگران، مشاوران و روان شناسان (با هر گرایشی) که خواهان یادگیری نکات بیشتری در مورد رویکردهای شناختی- رفتاری جدید و در حال گسترش هستند، ضروری است. در MCT، شیوه های تفکر ناسازگارانه به برتری فعالیت مبتنی بر مفهوم کلامی اشاره دارند که کنترل آن دشوار است و به شکل نگرانی و نشخوارگری فکری روی می دهند. این سبک ها می توانند به طور مستقل از محتوای خود، به صورت اشکال گسترش یافته ای از اطلاعات اضطراب آور، دل مشغولی و تحلیل گری شناسایی شوند. هدف MCT تغییر دادن شیوه ها و باورهایی است که به واسطۀ آن ها افراد به کنترل فکرشان می پردازند.
معمولا از واژه فراشناخت برای اشاره به طبقه خاصی از تفکر و شنا استفاده میشود. فراشناخت ضرورتا شناختی است که برای شناختن به کار میرود. فکر کردن مستلزم کاربرد عوامل فراشناختی است که نظارت و کنترل فکر را بر عهده دارند. به عنوان مثال فرایند حفظ کردن یک شماره تلفن جدید به دانستن راهبردهایی بستگی دارد که میتوان از آنها برای تغییر حافظه استفاده کرد. به عنوان مثال مرور ذهنی طوطی وار: این کار مستلزم شروع و نظم دهی راهبرد مرور ذهنی است و مستلزم نظارت روی مرور ذهنی تا زمان متوقفسازی آن است. علاوه بر این، چنین کاری مستلزم دسترسی متوالی به اطلاعاتی است که بازیابی شماره را به هنگام لزوم هدایت میکنند. در این مثال ساده از شناخت عمل حفظ کردن نیازمند جنبههای متعدد فراشناختی است که آن را امکانپذیر میسازند. در ورای این مثال، فراشناخت شامل توقف تداوم و اصلاح تفکری میشود که زیربنای تفکر ناکارآمدی است که آن تفکر باعث ماندگاری اختلال روانی شده است. درمانهای سنتی متمرکز بر شناخت نظیر درمانگری شناختی - رفتاری (CBT، بک، ۱۹۷۶) و درمانگری عقلانی، هیجانی - رفتاری (REBT، الیس، ۱۹۶۲) بر روی نقش سوگیری و تحریف شناختی یا باورهای غیر منطقی به جای کنترل فکر تأکید دارند.