حوزه تربیت هنری یکی از حوزه های اساسی و درعین حال مغفول در نظامهای آموزشی است. در گذشته، توجه به هنر در اکثر نظامهای آموزشی دنیا نوعی سهل انگاری در تربیت تفسیر می شد و از برنامه های درسی به دلیل عدم اهتمام کافی به آموزش دروس اساسی و پایه انتقاد می شد. اما امروزه، به جایگاه منحصر به فرد هنر در دستیابی جوامع بشری به رشد و توسعه در ابعاد علمی، اقتصادی، صنعتی، اجتماعی، اخلاقی و ... از نو توجه شده است. اثر حاضر تلاش کوچکی است برای تبیین نسبت هنر و تعلیم وتربیت و در این میان، رابطه برنامه درسی با آموزش هنر را به تصویر می کشاند. این اثر آغازگر راهی گسترده برای پاسخ گویی به نیاز مبرم جامعه ایران در عرصه هنر و تعلیم و تربیت خواهد بود و توجه سیاست گذاران نظام آموزشی را به سوی حقیقت تربیت هنری و پیامدهای فراگیر آن در ارتقای جایگاه هنر در برنامه های درسی سوق خواهد داد.