نگرش های فمینیستی و پژوهش فمینیستی هر چند اکنون از سوی جامعه شناسی مردمحور رایج به رسمیت شناخته می شود اما هنوز در حاشیه مانده است. این کتاب نشان می دهد که این مقولات در آموزش و پژوهش جامعه شناختی نقشی محوری دارند. نظریه های مردمحورانه و یافته های پژوهشی آن ها، در بهترین حالت خود، ناقص اند زیرا نمی توانند دیدگاه زنان را به درستی مورد توجه قرار دهند. جامعه شناسی را باید از اساس بازسازی کرد تا بتواند دانشی را که فمینیست ها تولید کرده اند در دل خود جای دهد. آشنایی با مطالبی که در این کتاب عرضه شده برای دانشجویانی که به رشته جامعه شناسی وارد می شوند ضرورتی انکارناپذیر است.
جامعهشناسی علمی است زیر سلطهی مردان و این واقعیت در نظریهها و روشها و تحقیقات و آموزش این علم، معانی و کاربردهای اساسی دارد. با وجود انتقادهایی که دست کم در بیست سال اخیر به پیش داوریها و جانبداریهای مردانهی جامعهشناسی وارد شده، هنوز تغییر چندانی در این علم پدید نیامده است و اگرچه تعداد زنانی که درس جامعهشناسی میخوانند بیشتر است، هنوز مدرسان مرد اکثریت دارند زنان را از احراز مناصب بالا در این رشته محروم میکنند و از سوی دیگر به آنها جامعهشناسی مردانه میآموزند؛ یعنی دانشی را القا میکنند که در توجیه جایگاه فرودست زنان در ساختار اجتماعی بریتانیای امروز نقش مهمی دارد. به گفتهی آن اکلی، جانبداری مردانه بر پیکرهی علم جامعهشناسی چنان سایهای میاندازد که نادیده گرفتن زنان در آن، تنها نقصی سطحی نیست، بلکه بینش مردانهای است که در ساختار آن ریشه دوانده است. توجه به مردان که به تعاریف نیز راه پیدا کرده است، از همان ابتدا زنان را به موضوعی حاشیهای تبدیل میکند.
جامعهشناسی به عنوان یکی از بزرگترین و معتبرترین شاخههای علوم انسانی به وضوح تحت تأثیر و حاکمیت مردان قرار دارد. در حالی که فمینیسم و نظریههای آن در طول زمان جایگاهی مستقر در دل جامعهشناسی پیدا کرده است، اما با این حال، آنها هنوز در حاشیه قرار دارند.
کتاب «جامعهشناسی زنان» نوشته پاملا ابوت و کلر والاس، در واقع به چالش کشیدن این حاکمیت مردان بر جامعهشناسی میپردازد. نویسندگان با اشاره به کمبود توجه به نظریهها و پژوهشهای فمینیستی نشان میدهند که چگونه دیدگاهها و تحقیقات مرد محور به طور کامل نمیتوانند جوانب مختلف تجربههای زنانه را بازتاب دهند.
اما چرا این نادیده گرفتن آنچنان مهم است؟ چون این کمبود نظریهها و تحقیقات باعث میشود که تجربیات زنان در ساختارهای اجتماعی به صورت نادرست تفسیر یا حتی نادیده گرفته شود. با وجود اینکه تعداد زیادی از زنان در حوزه جامعهشناسی فعالیت میکنند، واقعیت این است که بسیاری از مقامات برجسته و تصمیم گیریها تحت سلطه مردان است.
سومین ویرایش این کتاب با تأکید بر اهمیت نقد فمینیستی در جامعه شناسی، به بررسی نظریه ها، روشها و تحقیقات جامعه شناختی با دیدگاه فمینیستی میپردازد. این ویرایش به روز شده با توجه به تحولات اخیر در نظریه اجتماعی، فصلهای جدیدی را در مورد رابطه جنسی و رسانه ها، نژاد و قومیت و معلولیت ارائه میدهد.
با توجه به آنچه در کتاب آمده، به نظر میرسد که درک و آشنایی با نقد فمینیستی در جامعهشناسی برای هر دانشجوی جامعهشناسی باید جزء اصلی تحصیلاتشان باشد. کتاب، با تأکید بر این نقد، به تحلیل و بررسی جامعهشناسی مدرن با یک دیدگاه جدید و نوآورانه میپردازد.
این کتاب مهم نه تنها به بررسی مسائل مرتبط با زنان و نقد فمینیستی از جامعهشناسی میپردازد، بلکه با پیشنهاد یک رویکرد نوآورانه به جامعه شناسی، به تغییر و بازآفرینی این شاخه از علوم انسانی هم کمک میکند.