وسواس یک اختلال روانی است که به عنوان اختلال وسواسی - اجباری یا OCD شناخته میشود. وسواس دارای دو بخش اصلی است: افکار وسواسی و رفتارهای اجباری.
1. افکار وسواسی: این افکار مکرر، مزاحم و ناخواستهاند که به ذهن فرد میآیند و باعث ایجاد اضطراب یا نگرانی میشوند. به عنوان مثال، فرد ممکن است فکر کند که دستهایش آلوده است یا به یاد نیاورد که در خانه را قفل کرده یا نه.
2. رفتارهای اجباری: واکنشها یا رفتارهایی هستند که فرد به صورت مکرر و بر اساس قوانین خاصی انجام میدهد تا اضطراب ناشی از افکار وسواسی را کاهش دهد. به عنوان مثال، دست شستن مکرر به دلیل نگرانی از آلودگی یا بررسی چندین بار در خانه به منظور اطمینان از قفل شدن درها.
این رفتارها و افکار ممکن است برخی اوقات منطقی به نظر برسند، ولی در بیماران مبتلا به وسواس، این افکار و رفتارها به حدی بیاختیار و زیاد میشوند که باعث میشوند زندگی روزمرهی فرد تحت تأثیر قرار بگیرد و کیفیت زندگیاش کاهش پیدا کند.
علت دقیق وسواس هنوز به طور کامل شناخته نشده است، اما تحقیقات نشان میدهد که ترکیبی از عوامل ژنتیکی، بیوشیمیایی، محیطی و روانی در بروز آن نقش دارد.
اختلال وسواسی - اجباری (OCD) به وضوح یکی از پیچیدهترین مسائل روانی است که انسان میتواند با آن روبرو شود. این بیماری، که در ابتدا ممکن است به نظر بیضرر برسد - مانند دست شستن بیپایان - در واقع میتواند به چالشهای عمدهتری منجر شود و زندگی فرد را تحت تأثیر قرار دهد.
وسواس به معنای ورود ناخواسته و مکرر افکار، تصویر یا ترسها به ذهن فرد است. این افکار میتواند باعث احساس نگرانی، ترس یا ناراحتی شود. اجباری نیز به معنای رفتارهایی است که فرد به تکرار انجام میدهد تا از خود نگرانی یا ترس را کاهش دهد.
برای یک کودک، این چالشها میتواند همچنین مربوط به سؤالات مکرر در مورد امنیت یا سلامت باشد. سؤالاتی که ممکن است به نظر بیپایه و اساس برسد، ولی برای کودک معنا و اهمیت زیادی دارد. به عنوان یک والد، شاهد این حالت نگران کننده و محزن کودک خود بودن میتواند بسیار سخت و دل شکنانه باشد. دان هیبنر در کتاب خود «چه کار کنم اگر وسواس دارم!» به چالشها و پیچیدگیهای این اختلال پرداخته و راه حلهای عملی برای مقابله با آن را ارائه میدهد. از طریق این کتاب، خوانندگان میتوانند درک بهتری نسبت به ماهیت این اختلال پیدا کنند. همچنین، والدین و کودکان با استفاده از روشهای شناختی - رفتاری معتبر میتوانند بر روی مهارتهای خود برای مقابله با وسواس کار کنند.
هیبنر از زبان ساده و طنزآمیز استفاده میکند تا اطلاعاتی که ممکن است به نظر ترسناک یا گیج کننده بیاید را به شکل قابل فهم و دوستانهتری ارائه دهد. این رویکرد طنزآمیز و آرامش بخش کمک میکند تا والدین و کودکان بتوانند بدون حس فشار یا نگرانی به مواجهه با مسأله پرداخته و به دنبال راه حل بگردند.
در نهایت، اختلال وسواس - اجباری چیزی بیشتر از فقط افکار یا رفتارهای تکراری است. این یک اختلال مغزی است که با ناهنجاری در مواد شیمیایی مرتبط است. ولی با این حال، با توجه به راه حلها و تکنیکهایی کهدان هیبنر در کتاب خود ارائه داده است، هم کودکان و هم والدین میتوانند امیدوار باشند که راههای مؤثری برای مقابله و درمان وجود دارد.