تعداد تحصیل کردههای کشور ما خوشبختانه زیاد است؛ اما آیا تعداد افرادی که شادمانند احساس خوشبختی میکنند و از زندگی لذت میبرند نیز زیاد است؟ اگر بیشتر مردم نا شادند، چگونه میتوان این وضعیت را تغییر داد؟
نا شادی از زمان کودکی رقم میخورد، زیرا متأسفانه والدین کودکان تمام هم وغم خود را برای موفقیتهای تحصیلی صرف میکنند و به شادمانی آنان توجه چندانی نشان نمیدهند، غافل از این که تمام موفقیتها وسیله و ابزاری برای رسیدن به شادمانی هستند. به نظر میرسد فردی با درجه تحصیلی دیپلم و حتی با درآمد کمتر، اگر لحظه لحظه زندگیاش را این فقط یک بار زندگی در کره خاکی را جشن بگیرد و هر لحظه در آغوش خوشبختی باشد بهتر است تا این که پروفسور افسرده و بدخلقی باشد که هم زندگی خودش و هم دیگران را تلخ کند.
همین دغدغه، خاطر ما را بر آن داشت تا در کتابی کوچک، راهکارهای ساده شادمانی کودکان را به زبانی ساده و همه آشنا تقدیم والدین کنیم تا آنان نیز با تجربه شادمانی فرزندشان، حس کنند که تلاشهای فرزندشان ثمر داده و نسلی از خود به جای گذاشتهاند که شادی را میچشند و به تمام کائنات نیز عرضه میکند.