کتاب «صنعت بر فراز سنت یا در برابر آن» نوشته مرتضی فرهادی، با یک نگاه عمیق و انتقادی به جامعه معاصر ایرانی در مواجهه با مفهوم توسعه و مدرنیته پرداخته است. این کتاب برآمده از تحلیلهای انسان شناسی، فرهنگی، اجتماعی و سیاسی، سعی میکند تا چالش ها، تضادها و تنشهایی را که جامعه ایرانی در برخورد با مفهوم توسعه پیش رو دارد، بررسی نماید.
فرهادی، مواجهه ملتها و دولتهای توسعه نیافته با نسخهنویسی کشورهای صنعتی را تحت عنوان «مکتب نوسازی» مطرح میکند و به شدت نقد میکند. وی این مکتب را یک رویکرد استعماری جدید میداند که با هدف اسارت و بردگی ملتها طراحی شده است. فرهادی با آوردن شواهد تاریخی و سندی، نشان میدهد که این نسخه ها، از معنویت و انسانیت به تندی خالی هستند و بیشتر به منظور غلبه و حکومت بر ملتها ارائه شده اند.
فرهادی به زیبایی مسأله تضاد بین صنعت و سنت را آورده و نشان میدهد که چگونه بازگشت به سنتها و تجربیات تاریخی میتواند راهی برای مواجهه با چالشهای جدید و پیچیده مدرنیته باشد. وی باور دارد که باید با یک نگاه جدید و متفاوت به مفهوم توسعه نگاه کرد و در عین حال از تجربیات و دانشهای سنتی نیز بهره برد.
در ساختار کتاب، فرهادی مقدمهای ارائه داده و در ده فصل مختلف به موضوعاتی چون توسعه پایدار، نقش دانشگاه ها، مواجهه سنت با صنعت، مکتب نوسازی، رابطه نفت با توسعه، پیامدهای اقتصاد بادآورده و جامعه مصرف گرای ایران میپردازد. در فصلهای آخر نیز به تحلیل روابط ایران با ژاپن و تاثیرات آن بر توسعه پرداخته است.
در کل، این کتاب یک نگاه تازه و متفاوت به مفهوم توسعه و چالشهای آن در جامعه ایرانی ارائه میدهد. فرهادی با نگاهی انتقادی به رویکردهای موجود و همچنین با پیشنهاد راه حلهایی بر پایه تجربیات سنتی، خواننده را به تامل و بازاندیشی در موضوع توسعه و مدرنیته دعوت میکند.