دیدگاه های پست مدرن در روان شناسی نوین به طور روز افزونی در حال گسترش و کاربردی شدن است. در این میان، فعالیت های افرادی چون سلیگمن، بک، الیس و میهالی بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته اند. سلیگمن، روانشناس سنت شکنی که با نظریه جنجالی درماندگی آموخته شده، جای پای خود را در دنیای بزرگان روان شناسی محکم کرده بود، در حرکتی شایان توجه، رویکرد جنجالی دیگری را مطرح نمود به نام روان شناسی مثبت گرا که در چند سال اخیر رفته رفته توانسته در جامعه روانشناسی و بویژه دانشگاه پنسیلوانیا، پژوهش ها، ارزیابی ها و کاربردهای فراوانی را به خود اختصاص دهد.
دکتر مارتین ای. پی. سلیگمن استاد اول روانشناسی دانشگاه پنسیلوانیا، مدیر شبکه روانشناسی مثبت و رئیس سابق انجمن روانشناسی آمریکا است.
این باور که ما برای بهره مندی از شادی، لذت، شور، راحتی و شعف میتوانیم به راههای میان بر متوسل شویم، به جای اینکه با استفاده از قابلیتها و فضیلتهای شخصی خود، استحقاق برخورداری از آنها را به دست آوریم، باعث میشود که گروه کثیری از مردم در اوج رفاه و ثروت، از فقدان معنویت در رنج باشند. هیجانات مثبتی که حاصل خصوصیات خاص انسان نباشند به احساس تهی بودن، فقدان اصالت و افسردگی منجر میشوند و فرد با بالا رفتن سن به این درک آزاردهنده میرسد که باید تا زمان فرا رسیدن مرگش با اضطراب و بیقراری سر کند. احساسات مثبتی که ناشی از اعمال قابلیتها و فضیلتها و نه توسل به میان برها باشد اصیل است.