خیانتهای جنسی زمانی اتفاق میافتد که نیازهای جنسی و یا صمیمیت در روابط یک یا هر دو زوج راضیکننده نباشد و موانع پیش راه خیانت، ضعیف یا وجود نداشته باشند. تشویق برای داشتن روابط خارج زناشویی با یک شریک جدید، بیتردید از این قاعده مستثنی نیست. (رز ۲۰۰۲)
از آنجایی که این حقیقت ممکن است درست باشد که اکثرا بزرگسالان تمایل به رابطه خارج زناشویی ندارند اما این نکته در ذهن باقی میماند که تک همسری ممکن است برای کسانی که امیالشان با اشتیاق جنسی ما متناسب نباشد، غیر طبیعی به نظر نرسد. قطع نظر از اینکه فواید آشکاری در تک همسری وجود دارد که با رابطه جنسی ارتباط مستقیمی ندارد، در این بخش درباره برخی از شاخصها که نقش مهمی در خیانتهای جنسی دارند بحث میکنیم و نیز اشکال مختلفی که به عنوان راهی برای کنار آمدن با فشارهایی که منجر به خیانتهای جنسی میشود صحبت میکنیم. موضع اتخاذ شده در این بخش، کاملا بیطرفانه است؛ موضوعات و شاخصهایی که نقشی در ناکامی جنسی همسران دارند و نیز متغیرهایی که در جوامع ما پیگیری میشوند را توصیف میکند. ما بحث را با رابطه جنسی و صمیمیت و وجه افتراق بین آنها آغاز میکنیم. دو نقش رابطه جنسی و صمیمیت، اغلب چالشهایی را توصیف میکند که از تفکر یکسان بودن آن دو ناشی میشود. برای اطمینان فرض میکنیم که اگر همسران با یکدیگر احساس صمیمیت کنند، درگیر رابطه جنسی شده و نیز ممکن است تصور کنیم اگر زوجی رابطه جنسی دارند رابطه صمیمی نیز بین آنها وجود دارد؛ اما آیا واقعیت چنین است؟ آیا شخصی بر اساس نیاز یا پیش فرض با فرد دیگری وارد رابطه میشود؟ مسلما خیر.