اغلب گفته میشود که آدمی در میان حیوانات، موجودی بیهمتا است. بهتر است قبل از پرداختن به بحث اصلی، نگاهی به اصطلاح بیهمتا داشته باشیم. این کلمه در این جمله دارای دو معنی با کمی تفاوت است؛ یک معنی ممکن است این باشد که انسان به طور قابل توجهی موجودی متفاوت است، یعنی او شبیه هیچ حیوان دیگری نیست. البته این معنای درستی است. همچنین این مسئله در مورد همه حیوانات دیگر درست است؛ تمام گونه ها، حتی یکایک افراد از این نقطه نظر منحصر به فرد و بیهمتا هستند. اما این کلمه اغلب در یک مفهوم کاملا مطلق نیز به کار برده میشود. انسان آنقدر متفاوت است، آنقدر تفاوت اساسی (از هر جهت) دارد که هیچ چیزی نمیتواند شکاف میان او و حیوانات را پر کند. او در مجموع، موجود جدیدی است. استفاده از این مفهوم به صورت مطلق، از نظر علمی کاملا بیمعنا است. استفاده از واژه مذکور، بیانگر و ترغیب کننده حس خودپسندی آدمی است و به خودخواهی و مغلوب کردن حیوانات منجر میشود؛ زیرا بر این فرض بنا شده است که حتی جستجوی ریشههای حیوانی آدمی کاری بیهوده است. این نوعی پیش داوری است.