تکنیک صندلی خالی، یک رویکرد درمانی است که توسط دکتر جیکوب مورنو در دهه ۱۹۵۰ و سپس توسعه یافته توسط دکتر فریتز پرلز در دهه ۱۹۶۰ ابداع شد. این تکنیک، با انواع مختلفی از نظریات درمانی، از شناختی تا روان پویشی، توسط متخصصان پذیرفته شده و به روز شده است.
کتاب «تکنیکهای صندلی خالی در روان درمانی» نوشته اسکات کلاگ، مرجعی کاربردی است که درمان گران را با استفادههای موثر از این تکنیک در مواجهه با مشکلات مختلف بالینی آشنا میکند. این رویکرد، نه تنها برای گفتگوهای بیرونی، مانند مدیریت روابط دشوار یا کمک به بیماران برای کنار آمدن با غم و اندوه استفاده میشود، بلکه برای مداخلات داخلی، مانند کار با انتقادگر درون یا تغییر ذهنیتها نیز کاربرد دارد.
در این کتاب، استراتژیهای مختلف گفتگو بررسی شده و نحوه استفاده آنها در مواجهه با چالشهای مختلف بالینی مانند اعتیاد، ستم اجتماعی، مسائل پزشکی و روانپریشی توضیح داده شده است. همچنین، با استفاده از مثالهای بالینی و متون قانع کننده، این کتاب به درمان گران کمک میکند تا از این تکنیک به بهترین شکل ممکن بهره برداری کنند.
یکی از ویژگیهای برجسته تکنیک صندلی خالی، تأکید بر ارتباط بین درمانگر و بیمار و ایجاد فضایی برای بیان واضح و قوی صدای درونی بیمار است. در این فرایند، بیمار با دیدگاه ها، احساسات و باورهای خود مواجه میشود و از طریق گفتگو با آنها، به تسهیل وضوح و مالکیت وجودی خود کمک میکند.
در انتهای کتاب، به استراتژیهای عمیقسازی پرداخته شده است. این استراتژیها به درمان گران کمک میکند تا فرآیند درمان را تسهیل و تعمیق کنند، به بیماران کمک کنند تا به مفهومها و احساسات خود پی ببرند و با آنها کار کنند.
مباحثی که در این کتاب مطرح شده اند، از جمله کاربرد صندلی خالی در روان درمانی، سوگ پیچیده، تجارب آسیب زا، آزارهای جنسی، وسواس و خودآگاهی و آشتی با خود است. این مباحث با مروری دقیق و کاربردی به بیماران و درمان گران کمک میکند تا از تکنیک صندلی خالی به بهترین شکل ممکن استفاده کنند.