زیباییشناسی شعر رمانتیک ایرانی به سبب موقعیت زمانی خود و نیز آغاز روی آوردنش به نوع و سبک ادبی جدید، دارای زیباشناسی نیمه سنتی است. در اروپا نیز عدهای چون امیل زولا زیباییشناسی رمانتیستها را همان زیباشناسی کلاسیک قلمداد میکنند اما با آن که رمانتیسم یک قرن دیرتر از اروپا به ایران گام نهاد و ایران رمانتیسم اروپا را تجربه کرده، هنوز نسبت به اروپای قرن نوزدهم به سنت وفادارتر باقی مانده است.
مکتب کلاسیک به آثار یونان و روم باستان اطلاق میشود. در قرون وسطی، برای شاعران امکان نداشت که به آثار ادبی غیر مذهبی نظر کنند. رنسانس و اومانیسم (از قرن ۱۵ تا ۱۷ میلادی) مقدمهای بود بر این که انسان جانشین کلیسا و خدایان شود. قربانی شدن انسان در برابر خدایان، موضوع اصلی مخالفت اومانیستها با اسکولاستیک و کلاسیسیسم بود. اومانیسم تمهیدی بود برای انسان تا قربانی کلیشههای سابق که انسان به خدایان نسبت داده بود نشود و فردیتاش را هم از این که فدای نظامهای اجتماعی شود مصون دارد. حتی در شعر و داستان، هنگامی که انسان نتواند تجربههای فردیاش را به قلم آورد و مدام تکرارگر و مقلد پیشینیان باقی بماند، هویتش را گم و قربانی کرده است؛ اما اومانیسم تنها آغازگر این بینش بود و هنوز انسان را از قید کلیسا و خدایان رها نکرده بود؛ چرا که مکتب نو کلاسیک، ادامهی مکتب کلاسیک بود و نا آگاه در قید الاهگان اشرافیت و کلیشهای بودن زبان قرار داشت…