در مسیر مطالعات تحلیل محور جرم و بزهکاری، «سن» به عنوان عاملی تعیین کننده و تأثیرگذار، پیوسته مورد توجه جرم شناسان و جامعه شناسان بوده است. به نحوی که می توان جایگاه برجسته ی این عامل را در قالب پژوهش های نظری و کاربردی به ویژه در حوزه ی جرم شناسی به خوبی مشاهده نمود. به دیگر سخن، یکی از دغدغه های همیشه مطرح در حوزه ی بزهکاری کودکان و نوجوانان، تمرکز بر سن آغاز ارتکاب انواع جرایم و بزهکاری ها از سوی این گروه های کم سن و سال جامعه است. چرا که فرض بر آن بوده که نقطه ی زمانی شروع انجام رفتارهای بزهکارانه و کج روانه، می تواند به عنوان متغیری مؤثر بر کمیت و کیفیت تداوم این قسم رفتارها در ادامه ی مسیر زندگی کودکان و نوجوانان در بزرگسالی، نقشی محوری ایفا کند. به نحوی که می توان پدیده ها و مفاهیمی چون نرخ تکرار جرم، مجرمان مکرر، نقطه اوج ارتکاب جرم و کهولت بزهکاری را بر دائر مدار «سن » ورود افراد به عرصه ی بزهکاری تجزیه و تحلیل نمود. با این وصف، در دهه ها و سالیان اخیر در برخی کشورها و ضمن انجام برنامه ریزی هایی جامع و بعضا صرف هزینه هایی قابل توجه، اهتمام فراوانی به سامان دهی و اجرای طرح های میدانی الگومداری ورزیده شده که به طور خاص با هدف بررسی عمیق تأثیر سن آغاز بزهکاری در سرنوشت آتی کودک و نوجوان از حیث راست روانه و کج روانه بودن مسیر پیش روی او در طول زندگی به انجام رسیده است. در این راستا، پروژه ی موسوم به «کمبریج» در سطح جهانی دارای مرتبه ای ویژه بوده و به واقع، منحصر به فرد و کم نظیر محسوب می شود. این پروژه توسط کشور انگلستان و از سال 1961 میلادی به مورد اجرا گذارده شده، هم چنان تا به امروز، به نحو پویایی در مرحله ی اجرا و استنتاج داده هاست.