وقتی می بینی که وقایع زندگی خارج از اراده ی تو شکل می گیرند چه کار می توانی بکنی؟ حداقل کار و شاید بهترین کار این است که از خودت دو آدم کاملاً متفاوت بسازی؛ یکی آدمی به ظاهر بی اراده که مجبور به پذیرفتن واقعیت های روزمره است و در این محدوده و با زیرکی خاصی هم سعی می کند فشار این وقایع را پس بزند و جوری روزمرگی های ناهنجار را برای خود و دیگران قابل تحمل نشان دهد، و دیگری آدمی که در همه حال مجبور به مخفی کردن چهره ی واقعی خود است و منتظر لحظه ی موعود تا دست به عملی بزند که سرشت واقعی اش او را تشویق به این عمل می کند؛ گو این عمل در چشم دیگران هیچ اهمیتی نداشته باشد، درست مثل کاری که من کردم و نتیجه اش وضع موجود است...
این بخشی از داستان یک جفت پوتین از گزیده داستان یکی از این شب ها است که روایتی خاص از جنگ است، اما متفاوت از داستان هایی که تاکنون درباره جنگ نوشته شده. داستان نگهبان از این مجموعه نیز شاید داستان جنگ محسوب شود ولی در پرداخت بسیار ساده، تفسیری عمیق از زندگی و روابط انسانی ارائه می کند که همین پرداخت ساده، این داستان را مانند داستان یکی از این شب ها ویژه می سازد؛ داستانی که با زبان و ساختاری به ظاهر ساده، عمق هراس و تنهایی و ملال و موقعیت دلهره آور انسان بی پناه در ایام جنگ و تأثیر این ایام را بر او باز می نماید.
گزیده داستان یکی از این شب ها؛ قصه ـ افسانه تراژدیک زاری که حدیث عشق و جنگ در روزگاران گذشته است شروع و با دو داستان تیفوس و گوات که روایت زندگی دو برادر در دو دوره و شرایط تاریخی و اقلیمی متفاوت است پی گرفته می شود. در کابوس پاییزی دیگر داستان این کتاب، سرنوشت محتوم و از پیش رقم زده شده ی انسانی مطرود در وضعیتی کابوس وار ترسیم می شود و تمام عناصر داستان متأثر از این وضعیت کابوس وار موقعیتی هراسناک می یابند و در کلیتی بس منسجم داستان بیم و ناتوانی این انسان مطرود را از تغییر شر به خیر شکل می بخشد.
مجموعه داستان یکی از این شب ها؛ با قصه ـ افسانه تراژدیک زاری که حدیث عشق و جنگ در روزگاران گذشته است شروع و با دو داستان تیفوس و گوات که روایت زندگی دو برادر در دو دوره و شرایط تاریخی و اقلیمی متفاوت است پی گرفته می شود. در کابوس پاییزی دیگر داستان این کتاب، سرنوشت محتوم و از پیش رقم زده شده ی انسانی مطرود در وضعیتی کابوس وار ترسیم می شود.