نام او را به یونانى (زینوفون) مى خوانند. تاریخ تولدش چندان روشن نیست، اما بیش تر تاریخ نویسان باور دارند که وى در 431 ق.م. متولد شده، تا 76 سال بعد یعنى تا 355 ق.م زیسته است. کزنوفون در خاندانى اشرافى و در روستاهاى اطراف آتن زاده شد. پدرش از سرداران سپاه آتن بود، از این رو با برخوردارى از امتیازهاى خاندان اشراف بالید و پرورش گرفت. کزنوفون مانند افلاطون از شاگردان سقراط بود، و او نیز همانند افلاطون، گوشه یى از اندیشه هاى سقراط را به صورت گفت وگو ضبط کرده است. کزنوفون در روزگار جوانى، مانند بیش ترینه ى جوانان هم روزگارش از بزرگى و شکوه تمدن ایران مى شنید، و بسیار دوست مى داشت تا با نزدیک شدن به شهزادگان جوان ایرانى به مقام و جاى گاهى رسد؛ از این رو پس از درگذشت داریوش دوم شاهنشاه پارس، که اختلاف میان کوروش جوان و اردشیر براى جانشینى پدر بالا گرفت، او با ده هزار یونانى به سپاه کوروش جوان پیوست و از سارد در آسیاى صغیر به همراه دیگر سپاهیان کوروش به سوى پارسه گرد (پاسارگاد) رفت تا اردشیر دوم را از تخت به زیر کشند، و دیهیم شاهى را بر سر کوروش جوان بگذراند، که از هر حیث بر برادر بزرگتر خویش به شاهى برازنده تر بود.