در این کتاب، نظام آموزشی و مفهوم تربیت سنتی و مدرن از دیدگاه های مختلف بررسی می شود. به تصریح نویسنده: "نظریه پردازان تربیتی تمرکز برنامه های خود را بر دوره های ابتدایی قرار داده اند. این دوره برای بررسی آموزش و پرورش، جامعه پذیری و تغییر اجتماعی اساسی است. پیشرفت تکنولوژیک و تحولات اجتماعی، فرآیند آموزش را گسترش داده است. به طوری که فرآیند آموزش از کودکستان شروع شده و تا دانشگاه و بعد از آن در جامعه تداوم یافته است. فرآیند آموزش چنان در حال تغییر است که قطب بندی های قدیمی نظیر آموزش نخبگان در برابر آموزش عمومی، آموزش خصوصی در برابر آموزش جمعی، آموزش علوم در برابر هنرهای آزاد و مدارس حرفه ای جای خود را به ساختارهای بسیار پیچیده تر، داده اند.
آنچه که پیش رو دارید، تلاشی است برای نشان دادن این وارونگیها و راهیابی به فراسوی آنچه که به نام تربیت اتفاق میافتد اما مغایر با اهداف والای تربیتی است و پرده برداری از لایههای پنهان و مخوفی که به نام تعلیم و تادیب رخ میدهد و بازنمایی دستکاریهای تباهیزایی که بر روح و روان کودکان و نوجوانان صورت میگیرد. همچنین، نمایان ساختن روشهای مسموم و مصدوم کنندهای که در فرآیند تعلیم و تربیت انجام میگیرد، زیرا این گونه روشها و اقدامات موجب میشود تا افراد طوری تربیت شوند که نه بخواهند و نه بتوانند به شیوهی انسانی و فطری خود زندگی کنند. بر اساس این دیدگاه، اغلب دانش آموزان به مانند جامعهی زنبوران، دسته دسته در پیرامون اجبارها و القاهای آموزشی و تربیتی خیمه میزنند و با اقتباس از دیگران خود را فراموش میکنند و با تکیه بر آموختههای تلقینی، قدرت کشف و ابداع را از دست میدهند. پیداست که بدیهیترین محصول این نوع تربیت، محو فردیت و قربانی شدن جوهرهی نامتعین هر فرد در فضای مغشوش و مخدوش تعلیم و تربیت یک جانبه و صوری نگر است که حاصلی جز عقیم شدن تفکر در بعد ذهنی، عایق شدن قلب در بعد عاطفی و صوری شدن رفتار و اخلاق در بعد ارزشی ندارد.
این گونه است که «تربیت» علیه «تربیت» شکل میگیرد و آنچه که تربیت نیست، به جای آنچه که باید باشد، مینشیند…