هنگامی که هنرجویی جوان و بی تجربه بودم، همیشه در کلاس های طراحی میان آنچه که در پیش رو داشتم و آنچه که نهایتا بر روی کاغذ طراحی ام نقش می بست، تفاوتی زیاد وجود داشت؛ و در جواب این سوال که چرا بعضی ها می توانستند و برخی نمی توانستند؟ اغلب اولین پاسخی که به ذهن می رسید این بود که «من هنوز تازه کار هستم!»
در دانشگاه هم اوضاع فرق زیادی نکرد، هر چند طراحی من نسبت به قبل خیلی بهتر شده بود اما هنوز رضایت قلبی از آن حاصل نمی شد.
با این که خودم تدریس می کردم و شاگردانی داشتم، اما همان مشکلات دیرین با ابعادی جدید گریبانم را می گرفت: قادر نبودم دانسته های خود را به هنرجویانم انتقال دهم و آنها را در مسیری مشخص هدایت کنم و آنها نیز همچون خود من، با تجربه و آزمون و خطا پیش می رفتند و هم چنان جای خالی یک روش تدریس عملی و مدون مشهود بود.
در ادامه تحصیل در خارج از کشور نکته مهمی را دریافتم: طراحی نیز مانند سایر دروس دارای طرح درس، تمرین و برنامه ریزی خاصی است. چیزی که در ایران به صورت شخصی برخورد می شد یا اگر هم روشی بود مجموعه ای منسجم و نظام مند را شامل نمی شد و هنرجویان صرفا به طور تجربی و اتفاقی و در محدوده ی آموزه های استاد، طراحی را فرا می گرفتند. هر چند استثناهایی هم در میان اساتید وجود دارد اما منظور من نظام آموزش طراحی است، نه اشخاص امروزه در میان روش های استاندارد آموزش طراحی، روش نیکلایدز کارامد ترین آنهاست و درستی و صحت آن کاملا به اثبات رسیده و به عنوان یک روش آموزشی آکادمیک در تمام کالج های معتبر دنیا (حداقل تمام آنهایی که من می شناسم) استفاده می شود.
شاید حساسیت ویژه ای که من و مدیران انتشارات یساولی نسبت به این کتاب به خرج دادیم، به خاطر همین مسأله باشد. من به سهم خود تلاش کردم تا در ترجمه ی این کتاب مطالب را به گونه ای برگردان کنم تا هنرجوی فارسی زبان، راحت تر با آن ارتباط برقرار کند و احساس خواندن یک متن ترجمه شده، مانع از کشف جوهر اصلی کتاب نشود. درونمایه ی کتاب دارای لحنی ساده و روان است که این را هم بگذارید به حساب وفاداری من به قلم نویسنده ی اصلی.