در این کتاب اطلاعات آماری و علمی زیادی در قالب حکایت، شوخی و تجربه شخصی ارائه شده است تا به محتوای آن حیات ببخشند. افزون بر آن ابزارها و روش های ارزیابی متعددی ارائه شده اند تا محتوای کتاب برای خواننده مفهوم و معنای شخصی پیدا کند.
نخستین کسی که از او صحبت به میان میآوریم، والتر کانن است. او در اوایل قرن بیستم، فیزیولوژیست برجستهای بود که در دانشکده پزشکی هاروارد کار میکرد و هم او بود که اولین بار واکنش بدن را در برابر فشار روانی شرح داد. تصور کنید در یک شب تاریک تنهای تنها در حال حرکت به طرف انتهای یک کوچه هستید و عینک خود را نیز فراموش کرده اید؛ در وسط کوچه در نقطهای که بازگشتی وجود ندارد هیکل تنومند و بزرگی را حس میکنید که چماق در دست و با حالتی تهاجمی جلوی شما را میگیرد؛ آنگاه به خود میگویید لعنت بر من، چه اتفاقی برایم خواهد افتاد؟ قلبتان به شدت میتپد، به نظر میرسد نمیتوانید نفس خود را حبس کنید، بدنتان خیس عرق میشود، در جای خود میخکوب میشوید و سلسله تغییراتی در بدن شما رخ میدهد. کانن محققی بود که نخستین بار این واکنش فشار روانی را به عنوان پاسخ جنگ یا گریز تعریف کرد. وقتی بدن شما با تهدید روبه رو میشود، خود را آماده میکند تا بایستد و بجنگد یا از مهلکه فرار کند. در مثال کوچه، این پاسخ فاقد اعتبار است، زیرا میخواهید به این توانایی برسید که به سرعت آماده شوید تا عملی انجام دهید. هرچند به زودی خواهیم دید که در جامعه امروز، پاسخ جنگ یا گریز خود به یک تهدید تبدیل شده است؛ تهدیدی برای سلامت شما.