کتاب شلوار های وصله دار در سال 1336 منتشر شد. این کتاب 19 حکایت دارد، 19 حکایتی که از زندگی مردم جنوب گرفته شده است و نویسنده با واقع بینی و هنرمندی آن ها را نوشته است، پاره ای از آن ها گوشه و کنار زندگی گذشته ی خود اوست.
خود پرویزی با نهایت فروتنی در مورد کتابش می نویسد: "در صورت خواندن کتاب حاضر دو حال به شما دست می دهد یا خوشتان می آید و ساعتی مشغول می شوید، کمال مطلوب است، من به وصال می رسم. بعلاوه تشویق می شوم و قول می دهم در اثر تشویق خوانندگان ذره ای لوس نشوم و پایم را از گلیمم بیرون ننهم و خرقه ی نویسنده ی معروف را به دوش نکشم. همان رسول کوچک باشم، سرم را زیر اندازم و کارم را ادامه دهم. اما اگر خدای نکرده از خواندن این کتاب بدتان آمد آنوقت چیزی گم نمی شود، ادعائی نداشتم که شکست، آبرویم را ببرد. باز خدا پدرم را بیامرزد که مقداری کاغذ جهت عطار سر کوچه ذخیره کردم. لاقل عطاران فلفل و زردچوبه در اوراق این کتاب می پیچند و به پدر مؤلف فاتحه ی مجانی خواهند خواند!"