آلبرت اوسترمایر متولد سال 1967 در مونیخ از شاعران و نمایشنامه نویسان مطرح امروز در آلمان است. در متن میان دو آتش (به جز در توضیحات صحنه) از هیچ نشانه ی دستوری ای استفاده نشده و افزون بر این، نویسنده نحوه گزاره ها را به هم زده و ترتیب کلمات را به عمد رعایت نکرده است. این آشفتگی به فرم یا برونه ی متن محدود نمی شود. متن، افزون بر این که ساختاری شبیه مسابقات کشتی و مشت زنی دارد و از اصطلاحات این رشته ها در نام گذاری ها استفاده کرده، از نظر بافت مضمونی نیز مغشوش به نظر می رسد و از منطق خاص خود و متونی از این دست پیروی می کند که بر آن است گرانیگاه و کانون چنین آثاری نباید یک جای واحد باشد؛ هر گوشه ای از آن ساز خودش را می زند تا چه بسا در نهایت، آشفتگی انسان معاصر و جهان دیوانه خو و آدم هایش را بازگو کند. از نظر مضمونی نیز اگرچه این اثر ماجرای فردی است بازمانده از جنگ های داخلی اسپانیا که می خواهد در هتلی در نیویورک خودش را دار بزند، ولی در واگویه ها و هذیان های وی، تمام تاریخ معاصر و دغدغه های امروز مرور می شود. اوسترمایر در این اثر، هم وام دار بکت اس، هم برشت و هم شاعران عینی گرا و کانکریت که به زبان اهمیت محوری می دهند. از آن جا که این فرم (شعروارگی) در نوشتار نمایش، نیم نگاهی به نمایش های کلاسیک کهن و نو و نیز میراث پوچ انگاران دارد و درعین حال مَنشی امروزی به خود می گیرد، شاید بشود آن را نمایشی پسامدرن هم خواند...