متاسفانه پذیرش این که مقدمه فن و فناوری تکنولوژی، «علم» است، هنوز خوب انجام نشده است. از دوره قاجار که علوم غربی وارد ایران شد، ما صرفا جذب وارد کننده علوم غربی و به یک معنا مصرف کننده علوم غربی بودیم؛ در حالی که نیاز مبرم داریم که به جای مصرف صرف، به تولید علم واقعی و با کیفیت بپردازیم که مشتری خریدار جهانی نیز داشته باشد. در این مسیر اگر بپذیریم که فهم ترجمه علم پیش درآمد تولید علم است، به پیروزی بزرگی دست یافته ایم. عموما زمان زیادی برای نوشتن پیشگفتار کتابها نمیگذاریم؛ چون دقت در انتخاب کتابهای مفید و سپس ترجمه آنها در حد توان و سواد انرژی دیگری باقی نمیگذارد، و از سوی دیگر نوشتن متن بر روی آثار دیگران را چندان معنادار نمیدانیم، چون صاحب آن اثر نیستیم. اما حتی اینک هم که تعداد کتابهایی که ترجمه کردهایم از مرز پیش بینیها نیز فراتر رفته است، معتقدیم در حوزه مدیریت بازاریابی به نهضت ترجمه در ایران نیاز داریم تا بتوانیم ابتدا با دیدگاههای دیگران که به زبان علمی دنیا یعنی زبان انگلیسی منتشر میشود آشنا شویم و سپس بخواهیم آنها را نقد کرده و در نهایت دیدگاههای خودمان را در قالب مدلهای بومی منتشر کنیم.