سبد خرید شما خالی است.
آرای پل فایرابند، فیلسوف علم معاصر، یکی از جنجال برانگیزترین فلسفه ها درباره «عقلانیت» و به ویژه «عقلانیت علم» است. او معتقد است که عصر روشنگری با تأکید بر عقلانیت سعی کرد تا حاکمیت کلیسا را به چالش کشد و بدین گونه زمینه را برای مهیاشدن آموزه هایی هم چون آزادی، برابری و فردگرایی فراهم آورد. اما به تدریج عقلانیت که گمان می شد عالی ترین وجه آن را می توان در علم یافت، خود سنتی شد که جایگزین کلیسا گردید و تمام امورات انسانی را در زیر سیطره ی خود قرار داد. فایرابند با پژوهش های فلسفی و تاریخی خود سعی می کند نشان دهد که نه تنها علم مثل اعلی عقلانیت نیست، بلکه عقلانیت خود سنتی در میان سنت های دیگر است نه برتر از آن ها.